آرون گروپس

بازگشتی فیبوناچی چیست ؟ — راهنمای مبتدیان

سطوح بازگشتی فیبوناچی عبارت اند از خطوطی افقی که محل احتمالی مقاومت‌ها و حمایت‌ها را نشان می‌دهند. این ابزار از دنباله فیبوناچی نشأت می‌گیرد. دنباله فیبوناچی یک فرمول ریاضیاتی است که توسط ریاضی‌دانی به نام فیبوناچی (Fibonacci) در قرن 13 میلادی ابداع شد.

هرکدام از سطوح در ابزار بازگشتی فیبوناچی، نشان‌دهنده یک درصد هستند. این درصد نشان می‌دهد که، قیمت از حرکت قبلی خود چه مقدار بازگشته است. سطوح بازگشتی فیبوناچی عبارت اند از 23.6%، 38.2%، 61.8% و 78.6%. اگرچه سطح 50% یکی از سطوح اصلی نیست، اما استفاده از این سطح در تحلیل بازارهای مالی بسیار پراستفاده است.

این اندیکاتور به این دلیل پراستفاده است که، می‌تواند بین هر دو نقطه‌ی دلخواهی در نمودار قیمت رسم شود. این دو نقطه معمولا یک سقف و یک کف قیمتی هستند. سپس این ایندکاتور سطوح بازگشتی فیبوناچی را بین این دو نقطه نشان می‌دهد.

فرض کنید، قیمت یک سهم در بازار سهام، 10 دلار افزایش پیدا کند و سپس 2.36 دلار کاهش یابد. در این صورت، قیمت 23.6% بازگشت داشته است، که دقیقا با یکی از سطوح بازگشتی فیبوناچی مطابقت دارد. اعداد فیبوناچی در طبیعت نیز یافت می‌شوند. بنابراین، بسیاری از معامله‌گران معتقد هستند که این اعداد در بازارهای مالی نیز نقش به‌سزایی ایفا می‌کنند.

فرمول ریاضیاتی سطوح بازگشتی فیبوناچی

سطوح بازگشتی فیبوناچی دارای فرمول ریاضی نیستند. زمانی که از این اندیکاتور به روی یک نمودار قیمتی استفاده می‎شود، کاربر دو نقطه را انتخاب می‌کند. زمانی که این دو نقطه انتخاب شوند، خطوط فیبوناچی به ترتیب بین این دو نقطه ترسیم می‌شوند.

فرض کنید، قیمت از 10 دلار به 15 دلار افزایش پیدا کند، و با استفاده از این دو نقطه به روی نمودار قیمتی، یگ ابزار بازگشتی فیبوناچی رسم شود. سپس، سطح 23.6% فیبوناچی به روی قیمت 13.82 دلار قرار می‌گیرد. سطح 50% نیز به روی قیمت 12.5 دلار قرار می‌گیرد.

چگونگی محاسبه سطوح بازگشتی فیبوناچی

همانطور که بالاتر اشاره شد، برای پیدا کردن سطوح بازگشتی فیبوناچی، احتیاج به هیچ گونه محاسباتی وجود ندارد. این سطوح تنها درصدهایی هستند، که در میان دو نقطه انتخاب شده قرار می‌گیرند.

با این حال، چگونگی پیدایش اعداد فیبوناچی، بحث بسیار جذابی است. این اعداد با استفاده از مفهومی به نام نسبت طلایی (golden ratio) به دست آمده اند. یک دنباله ریاضیاتی را با اعداد صفر و یک شروع کنید. سپس، عدد قبلی را به عدد فعلی اضافه کنید، تا عدد بعدی در دنباله به دست آید. اگر این کار را انجام دهید، دنباله‌ای به صورت زیر حاصل می‌شود:

1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 144، 233، 377، 610، 987، …

سطوح بازگشتی فیبوناچی نیز از چنین دنباله‌ای الگوبرداری شده اند. زمانی که این دنباله ادامه پیدا کند، و یک عدد به عدد بعدی تقسیم شود، عدد 0.618 یا 61.8% به دست می‌آید. اگر یکی دیگر از این اعداد را به عدد موجود در سمت راستش تقسیم کنید نیز سطح 0.382 یا 38.2% به دست می‌آید. تمام نسبت‌های موجود، به جز سطح 50%، با استفاده از همین دنباله به دست می‌آیند. جالب است بدانید، که نسبت طلایی 0.618 یا 1.618 در گل‌های آفتابگردان، ترکیب کهکشان، صدف‌ها، آثار هنری باستانی و معماری نیز یافت می‌شود.

بازگشتی فیبوناچی

کارایی سطوح بازگشتی فیبوناچی

با استفاده از سطوح بازگشتی فیبوناچی می‌توان در بازارهای مالی، به دنبال نقاط ورود و خروج گشت و همچنین اهداف قیمتی بازار را نیز مشخص کرد. به عنوان مثال، ممکن است که یک معامله‌گر بازاری را در حالی که افزایش پیدا می‌کند مشاهده کند. سپس پس از یک حرکت صعودی، دچار اصلاح شده و 61.8% راه را بازمی‌گردد. پس از آن، دوباره شروع به افزایش می‌کند. از آنجایی که این بازگشت به روی یکی از سطوح فیبوناچی رخ داده است، معامله‌گر تصمیم می‌گیرد که وارد معامله خرید شود. ممکن است این معامله‌گر حد ضرر خود را نیز به روی سطح 61.8% قرار دهد، چرا که اگر قیمت به زیر این سطح نفوذ کند، می‌توان نتیجه گرفت که روند صعودی شکست خورده است.

سطوح فیبوناچی در موارد دیگری از تحلیل تکنیکال نیز کاربرد دارند. به عنوان مثال، از این سطوح در تئوری امواج الیوت (Elliot Wave theory) و الگوهای گارتلی (Gartley patterns)، نیز استفاده می‌شود. پس از آن که قیمت حرکت قابل توجهی به سمت پایین یا بالا داشت، این نوع تحلیل تکنیکال به ما در پیدا کردن نقاط برگشت بازار، کمک شایانی می‌کند.

سطوح فیبوناچی، سطوح ثابتی هستند، و بر خلاف میانگین‌های متحرک (moving average)، هیچ حرکتی ندارند. طبیعت بدون حرکت سطوح فیبوناچی، به فهم و درک بیشتر آن کمک می‌کند. این عامل سبب می‌شود که معامله‌گران در مواجهه با این سطوح، غافلگیر نشوند. سطوح فیبوناچی، نشان‌دهنده سطوحی از بازار هستند، که انتظار می‌رود یک عکس‌العمل مانند بازگشت یا شکست در آن انجام شود.

تفاوت ابزارهای بازگشتی فیبوناچی و افزایشی فیبوناچی

در حالی که ابزار بازگشتی فیبوناچی با حرکات بازگشتی مانند پولبک‌ها (pullback) سرو کار دارد، ابزار افزایشی فیبوناچی (Fibonacci Extension) در حرکاتی که در راستای روند اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شود. به عنوان مثال، اگر قیمت یک سهم از 5 دلار به 10 دلار افزایش پیدا کند، سپس به 7.5 دلار بازگردد، حرگت از 10 تا 7.5 دلار، یک حرکت بازگشتی شناخته می‌شود. سپس اگر قیمت شروع به افزایش کند و به 16 دلار برسد، این حرکت، یک حرکت افزایشی به حساب می‌آید.

محدودیت‌های سطوح بازگشتی فیبوناچی

اگرچه وظیفه سطوح فیبوناچی این است که به ما سطوح احتمالی مقاومت و حمایت را نشان دهند، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت به این سطوح واکنشی نشان دهد. به همین سبب، از این ابزار در کنار دیگر ابزارهای تحلیل استفاده می‌شود، تا بتوان نتایج به دست آمده از آن را به تایید رساند.

یکی دیگر از مباحث در رابطه با سطوح فیبوناچی، این است که به دلیل تعداد زیاد سطوح فیبوناچی، بعید است که قیمت همواره به یکی از آن‌ها واکنش نشان دهد. مشکل اصلی برای معامله‌گران، پیدا کردن سطحی است که قیمت به آن واکنش نشان می‌دهد.

سطوح فیبوناچی چه چیزی به معامله‌گران می‌گویند؟

در تحلیل تکنیکال، سطوح فیبوناچی، سطوح کلیدی را مشخص می‌کنند که قیمت یک سهم یا دارایی دیگر، ممکن است به آن واکنش نشان دهد. سطوح پراستفاده در بازارهای مالی عبارت اند از 23.6%، 38.2% و 50%. معمولا از این ابزار تحلیلی، بین دو نقطه به روی نمودار قیمتی استفاده می‌کنند، تا بتوانند با استفاده از آن، حرکت بعدی بازار را پیشبینی کنند.

سطوح فیبوناچی چه هستند؟

سطوح فیبوناچی از دنباله‌ی اعداد فیبوناچی به دست می‌آیند: 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89، 144، 233، … . در این دنباله، هر عدد برابر است با مجموع دو عدد ماقبل خود. نسبت‌های فیبوناچی نیز با استفاده از نسبت موجود بین اعداد این دنباله به دست آمده اند. به عنوان مثال، سطوح 23.6%، 38.2%، 50%، 61.8%، 78.6%، 100%، 161.8%، 261.8% و 423.6% با تقسیم اعداد موجود در این دنباله بر یکدیگر به دست آمده اند. البته سطح 50% یک نسبت طلایی نیست، اما در به دست آوردن محل مقاومت‌ها و حمایت‌ها در بازارهای مالی کاربرد بسیاری دارد.

نحوه استفاده از سطوح فیبوناچی در نمودار قیمتی

سطوح فیبوناچی یکی از پراستفاده‌ترین ابزارهای تحلیلی هستند، که به معامله‌گران در یافتن نقاط ورود به بازار، کمک می‌کنند. به عنوان مثال، فرض کنید معامله‌گری متوجه شود که بازار پس از یک حرکت قوی به سمت بالا، 38.2% کاهش داشته است. در این صورت، در حالی که بازار دوباره شروع به افزایش کند، این معامله‌گر تصمیم می‌گیرد که وارد بازار شود. به این دلیل که قیمت بازار به سطح فیبوناچی برخودر کرده است، فرصت خوبی برای خرید به نظر می‌رسد، چرا که به نظر می‌رسد بازار پس از برخورد به این سطح، سقوط خود را جبران کند.

خروج از نسخه موبایل