زمانی که کسی به شما بگوید با معامله در بازار فارکس میتوانید مثل آب خوردن پول دربیاورید، بدانید که او یا یک نادان است یا یک شارلاتان. قبل از آن که کسی بتواند در بازار فارکس یک معاملهگر حرفهای شود، باید بسیار تلاش کند و از اشتباهات خود بیاموزد؛ زیرا منحنی یادگیری در این بازار منحنیای است با شیب تند. اگر به تازگی وارد دنیای معاملات شدهاید، بهتر است بپذیرید که این بازار پر از دام های گوناگون است. اما شما میتوانید با دوری از بدترین اشتباهات فارکس ، که در این مقاله ذکر شده اند، تا جای ممکن جلوی ضرر را بگیرید. ووم بیسمارک نیز در این باره میگوید «تنها یک نادان از اشتباهات خود یاد میگیرد، انسان دانا از اشتباهات دیگران میآموزد.» از این اشتباهات بیاموزید و سودآوری را آغاز کنید.
بدترین اشتباهات که نباید مرتکب شوید
ناموفق بودن در تعیین قوانین مدیریت ریسک
این اعتقاد وجود دارد که معامله در بازار فارکس تفاوت چندانی با قمار ندارد. معاملهگری به طور مشخص شباهتهایی با شرطبندی در مسابقات ورزشی، بازی پوکر، و یا بازیهای کازینویی دارد. برای مثال بسیاری از شرکتکنندگان، تنها دانش محدودی از این دارند که چرا یک بازار در جهت بالا یا پایین حرکت میکند یا چرا یک تیم ورزشی یا یک ورزشکار بر آن یکی پیروز میشود. و همچنین معاملهگری و قماربازی هیچ کدام تضمینی از یک خروجی مثبت به ما نمیدهند.
اما یک فرق اساسی بین این دو آن است که ریسکهای بازار فارکس میتواند با استفاده از مدیریت سرمایه تعدیل شود. میتوان از آن به عنوان یک مهارت یا هنر یاد کرد. طی این عمل، اگر بازار خلاف آنچه که انتظار داریم پیش رود تاثیر منفی روی سرمایه کم میشود و اگر بازار در جهت دلخواه پیش رود سود دوچندان میشود. به طور ساده تر شخص قمارباز پس از تصمیمگیری و بستن شرط، دیگر کنترلی روی آن ندارد، کما آنکه یک دلال ارز میتواند با استفاده از شیوه های مدیریت ریسک و سرمایه وضعیت را به دست گیرد. بنابراین عدم یادگیری مدیریت ریسک جزو بدترین اشتباهات فارکس است، که باید در ورود به بازار فارکس از آن امتناع کرد.
این قوانین هم برای معاملات مفید و هم مضر، لازم الاجرا هستند، زیرا کمک میکنند معاملات پر سود خود را در مقابل معاملات ضررآفرین محافظت کرده و بیشترین سود ممکن را در یک شرایط اینچنینی استخراج کنیم.
یک ساز و کار مناسب برای مدیریت ریسک در فارکس شامل چندین مشخصه است، که در این مقاله به آنها اشاره خواهد شد. باید توجه داشت، تعیین قوانین مدیریت ریسک باید قبل از بسط دادن استراتژی های معاملهگری انجام شود. همچنین به قوانینی که تعیین میکنید همواره پایبند باشید، به جز زمانی که در شرایط فورس ماژور قرار میگیرید.
این کار نه تنها از ورشکستگی جلوگیری میکند، بلکه باعث ایجاد نظم در معاملهگر شده که یکی از مهم ترین عوامل موفقیت در بازار فارکس است. یک معاملهگر حتی اگر ماهرترین تحلیلگر فنی و پایهای باشد، بدون بهرهوری از فرمول های مدیریت ریسک همواره در خطر مواجهه با ضررهای بزرگی است که در شرایط غیر قابل پیشبینی رخ میدهند.
کلید موفقیت برنامههای معاملاتی هستند
هیچگاه بدون مشخص کردن برنامه معاملاتی خود، وارد بازار فارکس نشوید. ورود به معاملات بدون تعیین برنامه یکی از بدترین اشتباهات فارکس است که معمولا افراد تازهکار مرتکب میشوند و در نتیجه آن، از بین رفتن سرمایه خود را به چشم میبینند. در بخش های بعدی مقاله به پیچیدگیهای این برنامه نیز میپردازیم، اما قبل از توضیح، لازم به ذکر است که تعیین برنامه همانند مدیریت ریسک برای معاملهگرانی که خواستار کسب سود سرشار از بازار فارکس هستند اهمیت دارد.
محاسبه نسبت ریسک/سود
همیشه پیش از باز کردن یک موقعیت نسبت ریسک/سود را در نظر بگیرید. محاسبه این نسبت خیلی پیچیده نیست، با این حال بسیاری از معاملهگران از آن غفلت میکنند و همین امر موجب میشود زمانی که فکر میکنند درصد موفقیت آن ها بالاست باز هم دچار ضرر یا معاملات ناخوشایند میشوند.
برای مثال شما میخواهید وارد بازار پوند به دلار شوید. نرخ تبادل در این لحظه برای این جفت ارز برابر با 1.4500 است و به نظر میرسد روند آن صعودی است. اگر معاملهگر حد سود را در 1.4650 و حد ضرر را در 1.4450 تنظیم کند، بدین معنی است که به دنبال سودی برابر با 150 پیپ است در حالی که قادر است 50 پیپ ریسک ضرر را بپذیرد. بنابراین یک نسبت ریسک/سود بهینه برابر با 3:1 به دست میدهد که به معاملهگر اجازه میدهد همواره در کسب سود از ضررهایی که متحمل میشود، پیش باشد.
معاملهگرانی که نسبت ریسک/سود را به طور مرتب محاسبه میکنند متوجه میشوند که این نسبت آنها را مجبور میکند در انتخاب بازار هوشیارانهتر عمل کنند. با رویکردی اینچنین دقیق، ممکن است فرصتهای آنی را برای کسب سود از دست بدهید، اما در طولانی مدت به خوبی پاداش آن را میگیرید.
حواستان به اهرم باشد
ریسک اهرم یکی دیگر از عواملی است که اگر از آن استفاده میکنید، حتما آن را مورد بررسی قرار دهید. اهرم ابزاری است برای معامله با وجه تضمین و افزایش استفاده از سرمایه برای سودآوری بیشتر. با این حال این هشدار را به معاملهگران کمتجربه میدهیم که در ورود به سیستم معامله با وجه تضمین عجله نکنند زیرا اشتباه در این بازار میتواند به نتایج بسیار ناخوشایندی منتهی شود و در صورت رسیدن به سطح کال مارجین، آنها را با انبوهی از بدهی تنها بگذارد. اما اگر در استفاده از اهرم اطمینان دارید، پس عاقلانه است که در مقیاس کوچکتر شروع کنید؛ برای مثال اهرم خود را بیش از 1:5 افزایش ندهید.
اهمیت نقدینگی
زمانی که به مدیریت ریسک میپردازید، یکی از عواملی که باید در نظر بگیرید، ریسک نقدینگی در بازارهای مختلف است. هرچه نقدینگی بالاتر باشد، راحت تر میتوان ارزها را خرید و فروش کرد. جفتارزهای مهم بازار فارکس مانند یورو به دلار، نقدینگی بسیار بالایی دارند. همین امر موجب نوسانات قیمتی ملایمتر و سرعت بیشتر معاملات میشود.
در عوض نقدینگی کم منجر به تاخیر زیاد در خرید و فروش ارز میشود، بدین معنی که ارز مورد نظر در قیمت پیشنهاد شده فروش نمیرود و در نهایت موجب کم شدن سود یا حتی ایجاد ضرر میشود. علاوه بر این، زمانی که یک جفت ارز غیر متداول با نقدینگی پایین معامله میشود، به هنگام خرید و فروش در حجمهای بالا، نوسانات ناخواستهای نیز در نمودار قیمت پدیدار میشوند. بنابراین برای جلوگیری از هرگونه اتفاقی از این دست، سعی کنید در معاملات خود جفتارزهای متداولی مانند یورو به دلار، پوند به دلار، دلار به ین، دلار به فرانک و دیگر بازارهایی با نقدینگی بالا را انتخاب کنید.
تفصیل برنامه معاملاتی
بسیاری از معاملهگران فارکس، مخصوصا تازه واردان، مخالف برنامههای معاملاتی هستند. این یکی از بدترین اشتباهات فارکس است، که یک معاملهگر میتواند مرتکب شود. باید با خرید و فروش ارزهای خارجی مانند یک کسب و کار واقعی برخورد کرد. در غیر اینصورت به چیزی بیش از قمار رشد پیدا نمیکند و همواره با تصمیمات بیپروا، سودهای مقطعی و ضررهای همیشگی همراه خواهد بود. تمام این اتفاقات به دلیل نداشتن یک رویکرد منظم میتواند محقق شود.
همیشه به یاد آورید، یک کارآفرین قبل از راه اندازی یک کسب و کار فیزیکی یا آنلاین به چه کاری میپردازد؟ ابتدا برنامهای تدوین میکند که طی آن فعالیتهای ضروری جهت کسب سود مشخص شده باشد. بنابراین اگر به معاملات فارکس به چشم یک کسب و کار نگاه کنیم، عاقلانه است با یک برنامه معاملاتی به سراغ آن برویم. معاملهگر بیبرنامه محکوم به شکست است، حتی اگر بلافاصله شکست نخورد، حتما ظرف چندین سال آن را تجربه خواهد کرد. طبق آمار، بیش از ۸۰٪ افرادی که به این موضوع بی اهمیت هستند یا موفق به دنبال کردن برنامه خود نمیشوند، در طول یک سال از این بازار خارج میشوند، زیرا ضررهای سنگینی را تجربه میکنند. هیچ گونه فرمول یکتا و جهانی برای آمادهسازی این برنامه وجود ندارد، زیرا یک برنامهی خوب برنامهای است که شخصیسازی شده باشد و با رویکرد شخصی معاملهگر همخوانی داشته باشد. با این حال در این مقاله نکات اصلی که جهت آمادهسازی برنامه خود به آن نیاز پیدا میکنید را ارائه میدهیم.
اول از همه برای داشتن یک برنامه مناسب باید نقاط قوت خود را جمعآوری کنید و از آن برای بنای پایه طرح خود بهره ببرید. آیا معاملهگر کوتاهمدت هستید یا خریدهای بلندمدت میکنید؟ کدام تایمفریمها را ترجیح میدهید؟ آیا نسبت به اکثریت مزیتی دارید؟ این سوالات را از خود بپرسید و بنا بر آن برنامهریزی کنید.
سپس باید معین کنید توانایی پذیرش چه میزان ریسک را دارید. بعدتر در همین مقاله در این باره به طور مفصل بحث خواهیم کرد، اما به طور سرانگشتی، میزان ریسک بر روی یک معامله نباید بیش از ۵٪ (و حتی ۲٪) از کل حساب تلقی شود. این مرز را برای خود تعیین کنید و تحت هیچ شرایطی از آن تجاوز نکنید.
تعدادی قوانین تبیین کنید که مشخص کنند چه زمانی به بازاری وارد شوید که در شرف یک تغییر است. این قوانین میتوانند بر پایه الگوهای نمودار شمعی، اندیکاتورها، میانگینهای متحرک یا حتی سیگنالها و نکات معاملهگری بنا شوند. عوامل موثر در رویکرد خود را میتوانید در زمانی که روی کاغذ معامله میکنید با آزمون و خطا بیابید.
زمانی که بحث به قوانین ورود به بازار میرسد، توجه کنید از طرح مقررات و شروط بیش از حد بپرهیزید، زیرا این فقط شما را گیج میکند و اجازه عمل کردن به شما نمیدهد. کمی سادهتر آن را برگزار کنید، اما همواره بازدهی ورودهای خود را تحت نظر داشته باشید و در صورت لزوم شرایط را تنظیم کنید. پیروی سرسختانه از قوانین ورود میتواند شما را از برخی فرصتهای آنی محروم کند، اما در طولانیمدت پاداش آن را دریافت خواهید کرد.
طبیعتا باید قوانینی برای خروج از بازار نیز داشته باشید، تا قبل از اینکه بازار تغییر روند دهد بیشترین سود را از آن کسب کنید. در حقیقت، این که ندانید در کدام نقطه از بازار خارج شوید به مراتب مخرب تر از آن است که ندانید کجا ورود کنید. این جا است که اهمیت محاسبه نسبت ریسک/سود به میان میآید. قوانین خروج هم زمان سود و هم ضرر به کار میآیند، زیرا اینکه ندانید چه زمانی خارج شوید و یا جرات کافی برای خروج در هنگام ضرر را نداشته باشید میتواند پیامدهای ناخوشایندی به بار آورد. خلاص شدن از شر معاملات ضررآور بدون پشیمانی یکی از مبانی مدیریت ریسک در بازار فارکس است، پس حتما در برنامه معاملاتی خود به آن توجه کنید. بهتر است ۵۰ پیپ ضرر کنید و بروید، تا اینکه ریسک ضرر ۱۰۰ پیپ یا حتی بیشتر را به جان بخرید.
گرفتار «ترس از دست دادن فرصت» نشوید
معاملهگران زیادی در بازار فارکس در نقطهای از کار خود با حس «ترس از دست دادن فرصت» مواجه میشوند. جالب است بدانید افرادی که این حس را تجربه میکنند بیشتر متعلق به نسل هزاره (نسل Y) هستند. ۶۹٪ معاملهگران در این بازه سنی، زمانی که فرصتی آنی برای کسب سود در یک بازار متلاطم خود را نشان میدهد از خود بیخود شده و برنامه معاملاتی خود را زیر پا میگذارند. در این صورت اگر شانس با شما یار باشد میتوانید دنبالهی این حرکت را بگیرید اما عموما این اتفاق نمیافتد و این احساسات در زمان تغییر مسیر بازار به ضرر منتهی میشود.
حس ترس از دست دادن فرصت، بیشتر یک اشتباه در حوزه روانشناسی است که معاملهگرانی حتی با سالها تجربه نیز ممکن است گرفتار آن شوند. شروع آن میتواند به واسطه خبر یا شایعهای باشد که در جوامع فارکسی یا فضای مجازی دست به دست میشود. شیوع این گونه اخبار در فضای مجازی میتواند به مراتب مخربتر باشد زیرا میتواند به راحتی این واهمه را ایجاد کند که همه بر اتوبوس بخت سوار شده اند و تنها شما جا مانده اید. زمانی که بحث ترس از دست دادن فرصت میشود، یکی از بدترین اشتباهات فارکس که یک معاملهگر میتواند مرتکب شود این است که بگذارد فضای مجازی و اخبار در قوه تصمیم گیری او مداخله کند.
معاملهگران معمولا زمانی گرفتار این تله میشوند که مدت زیادی معاملات سودآور داشته اند و احساس میکنند دست به هرچه بزنند تبدیل به طلا میشود. اینچنین قضاوت نادرست منجر به اشتباهات بزرگی میشود که گاه حتی موفقترین معاملهگران فارکس را به زانو درمیآورد. از طرفی ضررهای متمادی نیز میتوانند منجر به چنین حسی شوند، زیرا معاملهگر سخت درمانده است و به دنبال فرصتی برای سود میگردد، حتی به قیمت پذیرش ریسک بیشتر از مقدار مقرر شده.
دوری از این حس در تئوری ساده است. وارد بازاری که جهش عظیمی داشته و از مقاومت گذر کرده نشوید. همیشه به یاد داشته باشید که فرصتهای دیگر برای ورود به بازار موجود است. احساسات خود را کنترل کنید، طمع نکنید و اجازه دهید روندها طی شوند و در هنگام تغییر روند، وارد بازار شوید. اما اگر سرتان درد میکند برای اینطور دردسرها، آزادانه از احساسات خود پیروی کنید اما با مقداری از پولتان، که صابون از دست دادنش را به تنتان زده باشید. اما بهتر است آرامش خود را حفظ کنید و آگاهانه به دنبال فرصتها بگردید تا اینکه از ترندهای داغ توییتری پیروی کنید.
تمرکز به روی تایمفریمهای کوچکتر
انتخاب تایمفریم برای تازهکاری که هنوز روشی برای خود به دست نیاورده میتواند کاری مشکل باشد. بسیاری از تازهکاران بیصبر اند و نمیتوانند روی تایمفریمهای روزانه و یا حتی ۱۲ ساعته معامله کنند، زیرا بیصبرانه منتظر کسب سود هستند. به همین دلیل یک راست سراغ تایمفریمهای ۵ دقیقه و ۱ دقیقه میروند، جایی که مرتبا نوسانات قیمت رخ میدهد. این یکی از بدترین اشتباهات فارکس است، که البته به راحتی میتوان از آن دوری کرد.
برای آن که در تایمفریمهای کوچک سود کنید، باید تجربه زیادی در زمینه نوسانگیری داشته باشید. این شیوه معاملهگری انرژی زیادی از شما میگیرد، زیرا باید قادر باشید در طول یک روز، دهها معامله انجام دهید و مادام مقادیری مانند نسبت ریسک/سود، اسپرد و حجم موقعیتها را تنها ظرف چند دقیقه محاسبه کنید. این شیوه نیازمند نظم و پشتکار زیادی است، چیزی که معاملهگران تازهکار آن را ندارند، و همین امر موجب میشود در استفاده از این تایمفریمها اشتباهات بزرگی را مرتکب شوند.
بنابراین شیرجه زدن به سمت تایمفریمهای کوچک میتواند یک اشتباه پرهزینه باشد وتا زمانی که شیوه صحیحی برای معاملهگری خود تبیین نکردید منجر به از دست رفتن بخش بزرگی از سرمایهتان شود. علاوه بر این اگر بودجه ای در حد چند صد دلار دارید، معامله در تایمفریمهای کوچک بسیار اشتباه است، زیرا در این تایمفریمها سودها بسیار کوچک هستند در حالی که اسپردها و کمیسیونها دائما به سرمایه شما ناخنک میزنند. اما حتی اگر با چندین هزار دلار سرمایه وارد بازار شدهاید، بدون دانش و تجربه دنبال سود سریع نباشید، زیرا تنها منتهی به ضرر میشود.
عرف این است که از بزرگترین تایمفریم موجود شروع کنید، که معمولا تایم فریم ماهانه است، و کم کم به سمت تایم فریم های کوچکتر مثل ۱۵ دقیقه بروید. در این مسیر، سطوح حمایت و مقاومت را برای خود مشخص کرده و همچنین هر الگوی حائز اهمیتی را در راه شناسایی کنید. تایمفریم روزانه را اساس معاملات خود قرار دهید و به طور مرتب آن را بررسی کنید. اگر میخواهید هیجان معاملات روزانه را نیز تجربه کنید تایمفریم ۱۵ دقیقهای را انتخاب کنید. اما اگر میخواهید اشتباهی مرتکب نشوید بهتر است سراغ تایمفریمهای یکساعته یا چهارساعته بروید.
تکیه بیش از حد به سیگنالها
استفاده از سیگنالهایی که بروکرها و سرویسهای آنلاین ممکن است ارائه دهند، میتواند برای تازهکارانی که هنوز اعتماد به نفس کافی برای استخراج تحلیلهای خود ندارند مفید باشد. شما میتوانید به کارهای روزمره خود رسیدگی کنید و یا حتی هیچ کاری نکنید و حین استراحت با استفاده از این سیگنالها به معامله بپردازید. این سیگنالها عموما در فضای مجازی یافت میشوند (تلگرام یکی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی برای اشتراکگذاری این سیگنالها، در عوض دریافت هزینه حق عضویت است). ماهیت این سیگنالها به خودی خود بد نیست، اما تصور این که یک معاملهگر حرفهای حاضر باشد با نرخ متعادلی سبب سود کل جامعه معاملهگری شود کمی شک برانگیز است.
ما تحقیقی انجام دادیم که طی آن ۱۰۰۰ سیگنال بازار فارکس از بروکرها و گروههای مختلف دریافت شد، برخی از آن ها معروف و به خوبی تبلیغ شده بودند، در مقابل برخی ناشناس بودند. نرخ موفقیت سیگنالهای دریافت شده از منابع خوشنام ۵۸٪ بود، که نتیجه بدی هم نیست. در همین حال نرخ موفقیت از سیگنالهای دریافت شده از منابع ناشناس به ۴۶٪ هم نمیرسید. اگر از سیگنالهای این منابع، کورکورانه پیروی کنید قطعا سقوط خواهید کرد.
صرف نظر از آمار، جنبه روانشناسی موضوع نیز باید مورد بررسی قرار گیرد. تکیه به سیگنالها بیش از هرچیز به اعتماد به نفس یک معاملهگر فارکس لطمه میزند. زیرا معامله کردن بستگی به توانایی شما در تحلیل مسائلی مانند نوسانات قیمتی، گزارشات مالی، شرایط جغرافیایی و سیاسی، تغییرات در نرخ بهره و تصمیمگیری بر این اساس دارد.
زمانی که دانش کافی در رابطه با بازارها بدست آورید، اعتماد به نفس شما برای عمل کردن شکل میگیرد. بنابراین زمانی که بازار در مسیری اشتباه قرار میگیرد، نهایتا به مسیری که پیشبینی کردید بازمیگردد و معاملهای که در ابتدا ضرررسان مینمود، بعدتر شامل سود میشود. پیروی از سیگنالها شما را به مسیر تاریکی هدایت میکند که در آن هیچ دانشی در رابطه با شیوه عملکردی خود ندارید. و این تنها چیزی است که برای یک فاجعه نیاز دارید، زیرا معاملات را به عملی سرگردان تبدیل میکند و اگر معاملهای به ضرر تبدیل شود نمیدانید آیا آن را نگه دارید یا از شر آن خلاص شوید.
مثالهای زیادی میتوان از نتایج مطلوب و نامطلوب سیگنالها آورد، اما در نهایت باید دانست که سیگنالها تنها باید به عنوان تاییدیه ثانویه بر روی استراتژیهایی که خود در سر پرورانده اید مورد استفاده قرار گیرند. شما همچنین میتوانید از سیگنالها برای یافتن بازارهای جذاب استفاده کنید، اما هجوم کورکورانه به بازار و خرید یک جفتارز فقط به آن دلیل که سیگنالها آن را به ما القا کردند یکی از بدترین اشتباهات فارکس است.
اضافه کردن به یک معامله ضررکرده
معاملهگران فارکس گاهی روش کاهش متوسط (averaging down) را با اضافه کردن حجم معاملات اشتباه میگیرند. روش کاهش متوسط به روشی اتلاق میشود که طی آن معاملهگر با هج کردن معاملهای در صدد تنظیم نقطه ورود خود برمیآید. از طرف دیگر اضافه کردن حجم یک معامله تنها وزن آن معامله را افزایش میدهد و منجر به سود بیشتر یا ضرر بیشتر میشود.
اضافه کردن حجم یک معامله متضرر، جز بدترین اشتباهات فارکس است که معاملهگران بیتجربهای مرتکب میشوند، که مهارتهای مدیریت ریسک خود را تقویت نکردهاند. بنابراین این دو را با یکدیگر اشتباه نگیرید، زیرا اضافه کردن حجم معاملهای که در حال ضرر است فقط منجر به ضرر بیشتر میشود. شما میتوانید برای کاهش تاثیر یک معامله که در جهت ضرر پیشروی میکند، از سفارشات اجارهای و تثبیت یک موقعیت و یا از روش مارتینگیل (Martingale) استفاده کنید. در اینجا توضیحات بیشتری راجع به روشهای یاد شده نمیدهیم، زیرا روشهای بسیار پررسیکی هستند، حتی برای معاملهگران زبردست. به کار گیری اشتباه آنها قطعا جز بدترین اشتباهات فارکس است که معاملهگران میتوانند مرتکب شوند.
بدترین اتفاقی که برای معاملهگران نوپا در این روند میافتد این است که این امید واهی در آنها ایجاد میشود، که بازار به زودی تغییر روند داده و در روند دلخواه پیش خواهد رفت. اما این حس امید، زمانی که میبینند بازار همچنان با شتاب در جهت مخالف پیش میرود جای خود را به ناامیدی میدهد. و اگر حین معامله از اهرم نیز استفاده کنند، سرمایه آن ها را با خطرات جدی روبرو میکند. به جای تکیه بر امیدهای واهی بهتر است زمانی که میبینید یک معامله در جهت خلاف پیشروی میکند، هرچه زودتر خود را از شر آن خلاص کنید و قبل از آن که میزان ضرر شما به حد معین شده برسد از آن جلوگیری کنید.
عدم تهیه یک گزارش مرتب و منظم از معاملات خود
تهیه یک گزارش منظم از معاملات، یکی از پراهمیتترین کارهایی است که معاملهگران موفق فارکس انجام میدهند. اگر این کار را با ممارست انجام ندهید قطعا عملکردتان نامنظم شده و در نتیجه، سرمایه خود را از دست میدهید. زمانی که گزارش معاملات شما به طور دقیق تمام فعالیتهای شما و نتایج آنها را گزارش ندهد، کار تحلیل و شناسایی فعالیتها مشکل میشود. الگوهای معاملهگری اشتباه خود را نشان نمیدهند، و در نتیجه نمیتوان فهمید، به چه علت معاملات سودی به شما نمیرسانند. در نتیجه تنظیم چنین گزارشی بسیار اهمیت دارد.
اساسا اگر از چنین گزارشی بهره نبرید، به این معنی است که قمار میکنید، که یکی از بدترین اشتباهات فارکس است که یک معاملهگر میتواند مرتکب شود. به خاطر داشته باشید که یک گزارش دقیق، باید شامل موارد ذیل باشد:
- دلیل گرفتن یک موقعیت کوتاه یا بلند در یک بازار مشخص
- زمان و قیمت دقیق ورود به بازار
- نسبت ریسک/سود مشخص شده
- حجم موقعیت
- میزان حد ضرر
- مدت دقیق باز بودن موقعیت
- دلیل برای خروج از موقعیت
- مقدار سود یا ضرر یک معامله مشخص
- مقدار اسپرد و کارمزد
شما همچنین میتوانید یادداشت هایی در ارتباط با تحلیلهای پایهای خود، انگیزه از معامله به روی ارزی مشخص و مشاهدات کلی خود ثبت کنید. همچنین ثبت تصاویری از نوسانات قیمتی طی بازه ورود و خروج خود را فراموش نکنید. زمانی که یک موقعیت بسته میشود باید تحلیلهای دقیقی از عملکردهای صحیح یا غلط خود انجام دهید. شاید میتوانستید به حجم موقعیت خود بیافزایید یا زمانی خارج شوید که تب و تاب بازار خوابیده باشد، نه زمانی که یک روند جدید، تازه شروع شده باشد. بدون در دست داشتن یک گزارش از معاملات خود، نمیتوانید عملکرد خود را به خوبی مشاهده کنید، از اشتباهات خود یاد بگیرید و به عنوان یک معاملهگر فارکس تکامل پیدا کنید.
زیادهروی در معاملات
زیادهروی در معاملات قطعا آفت بسیاری از معاملهگران تازهکاری است که مبهوت هیجانات نوسانات قیمتی میشوند. آنها فکر میکنند هرچه بیشتر ارزهای خارجی را خرید و فروش کنند مقدار سود و بازدهی آن بیشتر است. این یک اشتباه بزرگ است، زیرا در این تجارت ورود و خروجهای مکرر به بازار به ندرت موجب سودهای پایدار میشود، مگر آنکه نوسانگیر حرفهای باشید، که به کل بحث دیگری است.
برخی شرکتهای معاملاتی، قوانینی وضع میکنند که در آن تعداد مشخصی از معاملات که یک معاملهگر میتواند طی یک روز انجام دهد، تعیین میشود. عبور از این تعداد مشخص، معمولا باعث میشود معاملهگر بازدهی خود را از دست بدهد. اما در مورد معاملهگران مستقل، وضعیت بدتر میشود، زیرا کسی نیست تا به کار آنها نظارت کند و در مواقع لزوم به آن ها اخطار دهد.
دلیل اینکه چرا زیادهروی در تعداد معاملات کار اشتباهی است این است که در بین تمام معاملات باز شده تقریبا نصف آن ها به سود منتهی میشود (معمولا از نصف نیز کمتر). آمار و ارقام نشان میدهد که درصد معاملات سودرسان پس از یک بازه زمانی کاهش مییابد، که علت اصلی آن خستگی ذهنی است که قوه تصمیمگیری را مختل میکند. این امر موجب بی صبری معاملهگر شده و باعث میشود معاملهگر یک معامله سودرسان را زودتر از زمان مناسب ببندد یا از طرف دیگر در یک معامله ضرررسان غرق شود. این دو نیز اشتباهاتی هستند که پیامدهای فاجعهباری را برای حساب معاملاتی شما به دنبال دارند. زمانی که افراد متضرر تصمیم به باز کردن انباشتی از معاملات میگیرند، سودهای به دست آمده نیز همگی خرج کارمزد و اسپرد میشوند. در چنین وضعیتی، در آخر روز معاملهگر دچار حالتی به نام شاتگان تریدینگ (Shotgun trading) میشود. این حالت زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر به صورت افراطی، بدون تحلیل و بررسی کافی، به تمام بازارهایی که حتی نشانه کوچکی از سود دارند ورود میکند.
برای جلوگیری از افراط در معامله، باید سازوکارهای معاملاتی سختگیرانهای را تمرین کنید، به برنامه معاملاتی خود وفادار بمانید و شیوههای مدیریت ریسک را به کار بگیرید. عامل دیگری که طی معاملات افراطی صدمه میبیند، توانایی تشخیص حجم مناسب برای هر معامله است، که معمولا از حد ۱٪ ـ ۲٪ تجاوز میکند. بنابراین موجب میشود از برنامه معاملاتی خود دور افتاده و کنترل وضعیت را از دست بدهید.
بیاهمیت بودن نسبت به حد ضرر از بدترین اشتباهات فارکس
حد ضرر ابزار خاصی است که مقدار معینی از ضرر را بر حسب پیپ مشخص میکند، و در حین رسیدن موقعیت به آن مقدار ضرر، موقعیت را میبندد. این کار از ضرر بیش از حد در زمانی که بازار بر خلاف جهت پیش میرود جلوگیری میکند. هر کس میداند که معامله بدون استفاده از حد ضرر یک اشتباه مهلک است که هر معاملهگر منضبطی باید از آن دوری کند.
با این حال در زمان معین کردن حد ضرر ممکن است دوچار دوگانگیهای زیادی شویم. این که ندانیم حد ضرر را در کدام قیمت مقرر کنیم، منجر به نتایج ناخوشایندی میشود. تعیین حد ضرر در نزدیکی قیمت ورود یکی از بدترین اشتباهات فارکس است که حتی معاملهگران زبردست نیز از آن در امان نیستند.
به همین دلیل، همیشه نوسانات بازار را در نظر بگیرید و کمی فضای مانور به بازار بدهید. همچنین بهتر است پیش از معین کردن میزان ریسک و حجم موقعیت، حد ضرر را محاسبه کنید. بسیاری از معاملهگران برعکس عمل کرده و اجازه میدهند حجم موقعیت بر مقدار حد ضرر تاثیر بگذارد. و همچنین هرگز حد ضرر خود را دقیقا به روی حمایتها و مقاومتها نگذارید. این اشتباهی است که اگر مرتکب شوید بازار فارکس خودش به موقع بابت آن مجازاتتان خواهد کرد.
ترس از بستن موقعیت های ضرری
توانایی قبول ضرر و بستن به موقع موقعیتهای ضرررسان، یک عضو جدا نشدنی از روانشناسی بازار فارکس است. زیرا حتی حاذق ترین نوسانگیران نیز همیشه امکان خطا دارند. فرق بین افراد ماهر و تازهکاران این است که آنها زود متوجه موقعیت های نامناسب میشوند و بدون هیچ پشیمانی آن را میبندند. با این حال، این قدرت ذهنی نیازمند تمرین و تلاش است، زیرا عموم مردم معمولا تمایل دارند جلوی ضرر را به هر قیمتی بگیرند، مخصوصا زمانی که سرو کار با پول است.
ترس از دست دادن درصدی از سرمایه جز بدترین اشتباهات فارکس است، زیرا موجب میشود معاملهگران برای حفظ مقداری پول موقعیتهای ضرررسان خود را نگه دارند یا حتی به حجم آن اضافه کنند. بار دیگر خاطر نشان میشویم که اضافه کردن حجم یک معاملهای که در ضرر است، این امید واهی را در معاملهگر ایجاد میکند که روزی بازار در روند مطلوب او قرار میگیرد. همینطور میدانیم که تمایلات و امیدهای واهی ما با اتفاقی که در حقیقت محقق میشود، میتواند متفاوت باشد، بنابراین در این وضعیت یکی از بدترین اشتباهات فارکس اتفاق میافتد. پس به احساسات خود اهمیت ندهید، امید را رها کنید و بیرحمانه معاملات ضرری را ببندید.