تریدینگ و هولدینگ؛ دو استراتژی کسب سود از بازارهای مالی
تریدینگ و هولدینگ هر نوع دارایی مانند سهام یا ارز دیجیتال دو استراتژی کسب سود در بازارهای مالی به شمار میآیند. در واقع هر تریدر یا سرمایهگذار بلندمدت یک یا چند دارایی را با این امید خریداری میکند که ارزش آن در آینده افزایش پیدا کند. استراتژی نگهداری بلندمدت داراییها، هولدینگ (HODLing) نام دارد که در آن نوسانات کوتاهمدت قیمتها نادیده گرفته میشوند. از طرف دیگر در تریدینگ، معاملهگران باید با تکیه بر دانش تحلیل تکنیکال وارد موقعیتهای معاملاتی شوند و از تغییرات قیمت در کوتاهمدت سود کسب کنند. در این مطلب با تفاوت های تریدینگ و هولدینگ آشنا میشویم.
مختصری در مورد استراتژی هولدینگ
هدف از استراتژی هولدینگ، کسب سود بهصورت تدریجی در یک دوره زمانی طولانی از طریق خرید و نگهداری پرتفوی سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، اوراق قرضه و سایر ابزارهای سرمایهگذاری است. برخی سرمایهگذاران با سرمایهگذاری مجدد سود سهام خود در پرتفو، سهام خود را اضافه میکنند. در این استراتژی داراییهای خریداریشده اغلب در یک دوره چندساله یا حتی دههها نگهداری میشوند و سرمایهگذاران از سود سهام خود نیز بهرهمند میشوند. درحالیکه بازارها ناگزیر در نوسان هستند، سرمایهگذاران با این امید که روندهای قیمتی برمیگردند و هر ضرر درنهایت جبران میشود، روندهای نزولی را نادیده میگیرند. در استراتژی هولدینگ برخلاف تریدینگ؛ سرمایهگذاران معمولا به عوامل بنیادی بازار مانند P/E و EPS توجه دارند.
در سرمایهگذاری بلندمدت تنوعبخشی (مالکیت ترکیبی از داراییها) مهم است؛ چراکه این کار میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد که ناشی از اثرات نوسانات قیمتی است. امروزه سرمایهگذاران میتوانند از طریق صندوقهای سرمایهگذاری ETF به سبد پرتفوی خود تنوع ببخشند. در واقع ETFها نوعی ابزار سرمایهگذاری هستند که داراییها مختلفی را در اختیار دارند. همچنین، مهم است که در هنگام تخصیص داراییهای پرتفوی خود، میزان ریسکپذیری و تاریخ تقریبی برداشت را در نظر بگیرید.
معرفی انواع استراتژیهای تریدینگ
تریدینگ شامل خرید و فروش سهام یا سایر داراییها در مدتزمانی کوتاه است. درحالیکه سرمایهگذاران معمولا افق زمانی خود را برحسب سال در نظر میگیرند، تریدرها معاملات خود را در طی یک روز، هفته یا ماه انجام میدهند.
کسب سود در تریدینگ سریعتر از استراتژی هولدینگ است؛ اما به طور کلی سختتر از آن است. بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالایی که دارد، همواره به عنوان یک گزینه جذاب و سودآور برای تریدرها شناخته میشود. از جمله استراتژیهای تریدینگ در بازارهای مالی مختلف میتوان به این موارد اشاره کرد:
- معاملات روزانه: معاملهگران روزانه معاملات خود را در طی یک روز انجام میدهند. آنها به طور مداوم بازار را رصد میکنند تا از حرکت قیمت در طی یک روز معاملاتی استفاده کنند. مدتزمان هر معامله از چند دقیقه تا چند ساعت متغیر است
- اسکالپینگ: اسکالپینگ شامل خریدوفروش سهام یا ارز دیجیتال با حداقل نوسانات قیمتی است. اسکالپرها فعالترین معاملهگران هستند و چندین معامله را برای کسب سود ناچیز از هر معامله انجام میدهند که میتواند در پایان روز منجر به کسب میزان قابلتوجهی سود برای آنها شود. معاملات اسکالپینگ چند دقیقه یا حتی چند ثانیه طول میکشند
- معاملات مومنتوم: معاملهگران مومنتوم معاملات را بر اساس روندهای قیمتی انجام میدهند. آنها درواقع روی یک روند قیمتی سوار میشوند. برای مثال، در یک روند صعودی در سطوح پایین قیمتی یک سهام را میخرند و زمانی که قیمت حرکت کند آن را میفروشند و بالعکس. معاملهگران مومنتوم باید تایمینگ درستی داشته باشند و روند بازار را بهخوبی درک کنند. در این استراتژی معاملاتی بازه زمانی ورود و خروج در مورد هر معامله از یک ساعت تا چند هفته متغیر است
- سوئینگ تریدینگ (Swing Trading): در این استراتژی معاملاتی زمان ورود و خروج معمولا بین یک روز تا چند هفته به طول میانجامد و معاملهگران از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روندها استفاده میکنند
تایمینگ عامل شکلدهنده به استراتژیهای تریدینگ و هولدینگ
هولدرها یا سرمایهگذاران بلندمدتی هستند، ارزهای دیجیتال یا هر دارایی دیگری را خریداری میکنند که مطمئن هستند و آن را برای چند سال هولد میکنند. آنها در واقع بر این باورند که ارزش داراییهایشان در بلندمدت افزایش خواهد یافت و کمتر نگران تایمینگ بازار هستند. تایمینگ (زمانبندی) بازار به خرید یا فروش یک دارایی بر اساس پیشبینی بهترین نقطه ورود یا خروج اشاره دارد. در واقع سرمایهگذار باید بر مبنای تحلیل فاندامنتال پیشبینی کند که قیمت به کدام سمت حرکت میکند. به این ترتیب، سرمایهگذار منتظر رسیدن قیمت به سطوح پایینتر برای خرید یک دارایی و سطوح بالاتر برای فروش آن میماند.
البته این انتظار کشیدن برای رسیدن قیمتها به سطوحی مشخص با ریسکهایی همراه است و ممکن است در اثر تایمینگ اشتباه، معاملهگران یک معامله را به طور کامل از دست بدهند. به طور کلی، سرمایهگذاران بلندمدت سعی نمیکنند براساس تایمینگ معامله کنند و به دنبال سود بردن از روندها نیستند. تایمینگ بازارها در مورد داراییهایی مانند سهام چالشبرانگیز است؛ چه رسد به بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال، که در آن نوسانات قیمت بهسرعت اتفاق میافتد.
تفاوتهای تریدینگ و هولدینگ را بشناسید
تریدینگ و هولدینگ بهنوعی درهمتنیده شدهاند و گاهی نیز تحلیلگران و معاملهگران این دو اصطلاح را به صورت تصادفی و کاملا مترادف با هم به کار میبرند. از این گذشته، تمامی تریدرها میتوانند در بازارهای مالی سرمایهگذاری هم داشته باشند و سرمایهگذاران نیز میتوانند برای خرید و فروش داراییها وارد موقعیتهای معاملاتی شوند. از این رو، بین سرمایهگذاری و ترید میتواند تفاوت های ظریفی وجود داشته باشد. برای اینکه بتوانید تصمیمگیری درستی در مورد انتخاب بهترین استراتژی معاملاتی داشته باشید، در ادامه تفاوت های تریدینگ و هولدینگ را بررسی میکنیم.
تایم فریم معاملات؛ تفاوت مهم تریدینگ و هولدینگ
از مهمترین تفاوت های تریدینگ و هولدینگ تایم فریم معاملاتی آنها است. سرمایهگذاران یا هولدرها به کسب سود از دارایی خود در طولانیمدت باور دارند. از این رو، آنها تریدینگ روی حرکات کوچک قیمتی را به حداقل میرسانند. برای مثال، یک سرمایهگذار ارز دیجیتال، یک کوین را براساس پتانسیل بلندمدت آن میخرد و در هر دوره – که شاید سالها به طول میانجامد – آن را به فروش میرساند. با این حال، تریدینگ یک استراتژی کوتاهمدت معاملاتی است. هر تریدر از نوسانات کوتاهمدت قیمتی داراییها برای کسب سود استفاده میکند. در این استراتژی معاملاتی بازههای زمانی معاملات از چند دقیقه تا چند روز متغیر است.
شیوه تحلیل قیمتها
یکی دیگر از تفاوت های تریدینگ و هولدینگ در شیوه تحلیل معاملهگران و سرمایهگذاران است. تریدرها از ابزار تحلیل تکنیکال برای ارزیابی موقعیتهای سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای سودآور معاملاتی، با در نظر گرفتن روندهای تاریخی استفاده میکنند. به طور کلی، دو نوع تحلیل برای شناسایی فرصتهای معاملاتی وجود دارد که شامل تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است.
سرمابهگذاران اغلب بر تحلیل فاندامنتال تکیه میکنند؛ چرا که آنها روی افزایش بالقوه قیمت یک دارایی در بلندمدت حساب باز میکنند. تحلیل فاندامنتال در درجه اول پتانسیل بلندمدت یک کوین یا سهام را با تعیین ارزش ذاتی دارایی ارزیابی میکنند. برای مثال، در مورد ارزهای دیجیتال میتوان از معیارهای مختلفی مانند تحلیل پروژه و تیم و میزان استقبال از ارز دیجیتال استفاده کرد. از طرف دیگر، تریدرها جهت پیشبینی روند قیمتی و وضعیت بازار از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. در تحلیل تکنیکال، با استفاده از اندیکاتورها و چارت میتوان قیمتهای آتی یک دارایی را از طریق تحلیل دادههای قیمتی پیشبینی کرد.
حرکت کوتاهمدت قیمتی در بازارهای مالی بهخصوص کریپتو میتواند غیرقابلپیشبینی باشد. بنابراین، یک معاملهگر باید عمیقا در مورد تحلیل تکنیکال اطلاعات کسب کند تا بتواند ضمن تحلیل زمانی بازار، از نوسانات قیمتی سود کند. از این رو، استراتژی تریدینگ تفاوت قابلتوجهی با هولدینگ دارد و به طور کلی این استراتژی برای معاملهگران مبتدی چندان توصیه نمیشود.
تریدینگ و هولدینگ دو رویکرد متفاوت برای کسب سود از بازارهای مالی هستند. تصمیمگیری درباره اینکه کدام یک از این رویکردها برای شما بهتر است بستگی به ریسکپذیری و زمان در دسترس شما دارد. اگر ریسکپذیر هستید و این امکان را دارید تا نظارت دائمی بر بازار داشته باشید، تریدینگ ممکن است استراتژی مناسبی برای شما باشد. در غیر این صورت، بهترین گزینه سرمایهگذاری بلندمدت است.
تفاوت تریدینگ و هولدینگ از لحاظ میزان ریسک
در هولدینگ، سرمایهگذاری بلندمدت براساس تحلیل فاندامنتال و مطالعه دقیق صورتوضعیتهای مالی شرکت انجام میشود. این نوع سرمایهگذاری ریسک کمتری دارد و ممکن است سود زیادی را نیز برای سرمایهگذار به همراه نداشته باشد، اما در برابر نوسانات بازار طی چند سال ایمن است. یک مثال مشخص از “سرمایهگذاری”، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک است که ریسک کمی دارند، اما با این حال سود آنها نیز پایین است. نمونههای دیگر اوراق قرضه یا سبد سهام برای هولد در طولانیمدت هستند. در این موارد نیز روندهای کوتاهمدتی برای سرمایهگذاران اهمیتی ندارند.
از سوی دیگر، تریدیدنگ یک سرمایهگذاری کوتاهمدت است که شامل خرید و فروش دارایی در یک روز، هفته یا ماه براساس شرایط بازار است. در این استراتژی نسبت ریسک به ریوارد نیز بالاتر است؛ چراکه بازار ثبات ندارد و یک تصمیم اشتباه میتواند زیانهای زیادی را به دنبال داشته باشد. یک مثال ساده از معاملات کوتاهمدت، معاملات بازار سهام است که در آن یک معاملهگر تعداد معینی از سهام را زمانی که قیمتها پایین است، خریداری میکند و زمانی که قیمتها بالا است، آنها را به فروش میرساند تا سود زیادی را از آن خود کند. این رویکرد نهتنها به معاملهگران این امکان را میدهد تا معاملات را سریعتر انجام دهند و در نتیجه در مقایسه با سرمایهگذاری بلندمدت میتواند سود بیشتری را نصیب معاملهگران کند.
استراتژیهای تریدینگ و هولدینگ؛ کدام یک بهتر است؟
تریدینگ و هولدینگ در واقع دو فعالیت متفاوت، با اهداف متفاوت هستند؛ بنابراین انتخاب هرکدام از آنها بیش از هرچیز به میزان ریسکپذیری هرکس بستگی دارد. با این حال تریدینگ به دو دلیل زیر ریسک بیشتری دارد:
- تریدینگ مبتنی بر حدس و گمانهای زیاد و تصمیمگیریهای فوری است
- در تریدینگ معاملهگران به دنبال این هستند که حداکثر سود ممکن را از آن خود کنند؛ اما از طرفی کنترل بیش از چند معامله به طور همزمان دشوار است و ریسک فراوانی دارد
سرمایهگذاران ممکن است امیدوار باشند که سالانه 8 تا 10 درصد از پرتفوی خود سود کسب کنند. اما یک معاملهگر ممکن است امیدوار باشد که این مقدار سود یا بیشتر در ماه را به دست آورد. حتی معاملهگرانی که «فقط» 5 درصد در ماه درآمد داشتند، در نهایت بازده سالانه 60 درصد را به خود اختصاص میدهند. به این دلایل، انتخاب هر یک از این استراتژیها به عنوان “بهترین” راه برای ورود به بازار سهام یا هر بازار مالی دیگر دشوار است. اگر ریسکپذیری پایینی دارید و میخواهید از نوسانات بازار ایمن باشید، سرمایهگذاری راهحلی مناسب برای شما خواهد بود. اما اگر بیشتر اهل ریسک هستید و میخواهید فرصتی برای کسب سود سریع داشته باشید، تریدینگ میتواند جذاب باشد.
درک این نکته مهم است که تفاوت های تریدینگ و هولدینگ بهعنوان دو استراتژی معاملاتی ظریف است و لزوما این دو استراتژی مقابل یکدیگر نیستند. برای مثال، میتوانید 90 درصد از پول خود را در یک پرتفوی سهام سرمایهگذاری کرده و آن را برای مدت طولانی هولد کنید و 10 درصد دیگر – در واقع پول اضافی خود را – به معاملات کوتاهمدت اختصاص دهید.
با یک سیستم مدیریت ریسک از تریدینگ و هولدینگ سود کسب کنید
بازارهای مالی از جمله بازار ارز دیجیتال به همان اندازه که جذاب و سودآور هستند، ریسک عدم بازگشت سرمایه را نیز دارند. بنابراین، هر معاملهگر باید با احتیاط قدم بردارد. از این رو، پیش از تصمیمگیری در مورد اینکه چه رویکردی برای شما بهتر است، باید تفاوت های تریدینگ و هولدینگ را بشناسید. یک سرمایهگذار باهوش، از بخشهای مختلف سیکلهای بازار شناخت پیدا میکند تا به امید افزایش قیمت دارایی خود، آن را هولد کند. در مقابل، معاملهگران تمایل دارند در بازارهای صعودی یا نزولی، از حرکات کوچک قیمتی سود کنند. با این حال نکته مهم این است که هم سرمایهگذاران و هم معاملهگران باید یک سیستم مدیریت ریسک و برنامههای معاملاتی جایگزین مناسب را برای خروج در زمانی که بازار در جهت مطلوب حرکت نمیکند، بهکارگیرند.