آرون گروپس

تولید ناخالص داخلی GDP چیست؟

تولید ناخالص داخلی GDP

تولید ناخالص داخلی GDP یا (Gross Domestic Product) عبارت است از ارزش محصولات تولید‌شده و خدمات ارائه‌شده در بازار در داخل مرزهای یک کشور در یک بازه زمانی مشخص. این شاخص به عنوان یک معیار اندازه‌گیری وسیع برای تولیدات داخلی، می‌تواند برای ارزیابی سلامت اقتصادی کشورها نیز مورد استفاده قرار بگیرد.

اگرچه شاخص GDP معمولا به صورت سالانه محاسبه می‌شود، برخی اوقات نیز به صورت فصلی ارائه می‌شود. به عنوان مثال در آمریکا، دولت تخمین مقدار GDP سالانه را به صورت فصلی و سالانه ارائه می‌دهد. داده‌هایی که در این گزارش ارائه می‌شوند اعداد حقیقی تغییرات قیمت را نشان می‌دهند، بنابراین می‌توانند نشان‌دهنده تورم خالص باشند.

مفهوم تولید ناخالص داخلی

در محاسبه شاخص GDP مصارف خصوصی و عمومی کشور، هزینه‌های دولتی، سرمایه‌گذاری‌ها، به همراه خزانه‌های خصوصی، هزینه‌های ساخت و ساز و تمام جریان سرمایه در کشور در نظر گرفته می‌شوند. در حین این محاسبات، صادرات بر ارزش GDP می‌افزایند و واردات از آن کم می‌شوند.

از میان تمام المان‌هایی که تولید ناخالص داخلی یک کشور را تشکیل می‌دهند، جریان سرمایه در کشور اهمیت بسیار زیادی دارد. زمانی که یک کشور محصول یا خدماتی را به کشورهای دیگر می‌فروشد، از آن کسب درآمد کرده است. و زمانی که میزان صادرات از واردات یک کشور بیشتر شود، می‌توان گفت که این کشور صادرات مازاد دارد.
از طرفی دیگر، اگر میزان مصرف خدمات و محصولات خارجی از صادرات یک کشور بیشتر باشد، این کشور دچار واردات مازاد شده است. در این شرایط، شاخص GDP کشور کاهش پیدا می‌کند.

تولید ناخالص داخلی GDP

شاخص GDP می‌تواند به صورت اسمی و واقعی محاسبه شود. که مورد دوم نشان‌دهنده تورم است به طور کلی، استفاده از شاخص حقیقی GDP روش بهتری برای ارزیابی عملکرد اقتصادی در طولانی‌مدت است.

به عنوان مثال، کشوری خیالی را فرض کنید که تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۱۲ برابر با ۱۰۰ میلیارد دلار بوده است. تا سال ۲۰۲۲، شاخص اسمی GDP در این کشور به ۱۵۰ میلیارد دلار رسیده است. در همین مدت زمان، قیمت‌ها نیز ۱۰۰٪ افزایش یافته اند. در این مثال، اگر تنها شاخص اسمی GDP را مد نظر قرار دهید، عملکرد اقتصادی خوبی را مشاهده می‌کنید. در صورتی که، شاخص حقیقی GDP برابر با ۷۵ میلیارد دلار بوده است، که مشخص می‌کند در واقع عملکرد اقتصادی این کشور رو به افول بوده است.

انواع شاخص تولید ناخالص داخلی

شاخص GDP می‌تواند به روش‌های مختلفی ارائه شود، که هرکدام اطلاعات متفاوتی را در اختیار مخاطبان قرار می‌دهند.

شاخص اسمی GDP

در محاسبه شاخص اسمی GDP یا (nominal GDP) از قیمت‌های کنونی در یک اقتصاد استفاده می‌شود. به عبارتی دیگر، این شاخص تاثیر تورم و سرعت افزایش قیمت محصولات و خدمات را در نظر می‌گیرد، که سبب می‌شود مقدار آن افزایش پیدا کند.

تمام محصولات و خدماتی که در محاسبه شاخص GDP اسمی از آن استفاده می‌شود، در سال گذشته فروخته شده اند. شاخص GDP اسمی برای کشورهای گوناگون با ارز محلی یا با دلار آمریکا محاسبه می‌شود، تا بتوان این شاخص را برای کشورهای مختلف با یکدیگر مقایسه کرد.

شاخص GDP اسمی زمانی استفاده می‌شود که بخواهیم عملکرد اقتصادی را در فصل‌های یک سال با یکدیگر مقایسه کنیم. از طرفی دیگر، اگر بخواهیم عملکرد اقتصادی را در بازه‌های دوساله یا بیشتر ارزیابی کنیم، از شاخص GDP واقعی یا (Real GDP) استفاده می‌کنیم. به دلیل این که شاخص GDP حقیقی بدون در نظر گرفتن تاثیر تورم محاسبه می‌شود، این امکان را فراهم می‌کند که تمرکز تنها به روی حجم محصولات و خدمات منعطف شود.

شاخص GDP واقعی

شاخص GDP واقعی عبارت است از شاخص تولید ناخالص داخلی یک کشور که بدون در نظر گرفتن تورم محاسبه شده است. این شاخص تنها نشان‌دهنده حجم محصولات و خدمات فروخته‌شده در یک اقتصاد را در مدت زمان یک سال نشان می‌دهد. در این محاسبات، قیمت‌ محصولات و خدمات در طول بازه یکساله ثابت در نظر گرفته می‌شود، تا تاثیر تورم از آن به طور کامل حذف شود. از آنجایی که شاخص تولید ناخالص داخلی بر اساس ارزش نقدی محصولات و خدمات محاسبه می‌شود، می‌تواند از تورم تاثیرپذیر باشد.

اگر قیمت‌ها در یک کشور در حال افزایش باشند، طبیعتا مقدار شاخص GDP در آن کشور افزایش پیدا می‌کند. اما این افزایش لزوما به معنی افزایش مقدار محصولات و خدمات ارائه‌شده نیست. به همین سبب، تنها با نگاه کردن به شاخص GDP اسمی یک کشور نمی‌توان وضعیت اقتصادی آن کشور را به طور جامع ارزیابی کرد، چرا که ممکن است افزایش یا کاهش این شاخص به دلیل افزایش یا کاهش قیمت محصولات و خدمات باشد.

اقتصاددانان از روش‌هایی برای تعدیل تاثیر تورم در شاخص GDP استفاده می‌کنند. آن‌ها برای محاسبه GDP، قیمت‌های یک سال را به عنوان قیمت‌های مبنا در نظر می‌گیرند، و با استفاده از همان قیمت‌ها به محاسبه GDP اقدام می‌کنند. با استفاده از این روش، می‌توان ارقام یک سال برای یک کشور را با سالی دیگر مقایسه کرد، و وضعیت اقتصادی آن کشور را ارزیابی نمود.

برای محاسبه‌ی شاخص تولید ناخالص داخلی GDP، از ابزاری به نام GDP price deflator استفاده می‌کنند، که در واقع نشان‌دهنده قیمت‌های کنونی با قیمت‌ها در سال مبنا است. به عنوان مثال، اگر قیمت‌ها از سال مبنا ۵٪ افزایش پیدا کرده باشند، آن‌گاه ابزار deflator مقدار ۱.۰۵ را نشان می‌دهد. شاخص GDP اسمی به این مقدار تقسیم می‌شود و GDP واقعی را حاصل می‌کند. شاخص GDP اسمی معمولا بیشتر از GDP واقعی است، چرا که تورم معمولا رو به افزایش است.

شاخص GDP واقعی نشان‌دهنده تغییرات در ارزش بازار یک کشور است، به همین جهت تغییرات در آن از یک سال تا سال دیگر بسیار کم است. اگر فاصله‌ی شاخص‌های GDP اسمی و واقعی در یک کشور زیاد باشد، بدین معنی است که اقتصاد کشور دچار تورم شدیدی است.

سرانه تولید ناخالص داخلی

سرانه تولید ناخالص داخلی (GDP per capita) معیاری برای اندازه‌گیری تولید ناخالص داخلی به ازای هر نفر در یک کشور است. این مقدار نشان‌دهنده خروجی و درآمد یک شخص در یک اقتصاد است، که می‌تواند شاخص خوبی برای اندازه‌گیری سودمندی هر شخص و استانداردهای متوسط زندگی است. سرانه تولیدات ناخاصل داخلی می‌تواند به صورت اسمی، واقعی و به صورت قدرت خرید (purchasing power parity) گزارش شود.

به کلامی ساده، سرانه تولیدات ناخاصل داخلی نشان‌دهنده این است که سهم هرکس از پیشرفت‌های اقتصادی چقدر است. این شاخص همچنین می‌تواند معیاری برای اندازه‌گیری ثروت کلی کشور باشد.

سرانه تولید ناخالص داخلی معمولا به همراه دیگر معیارهای GDP مورد استفاده قرار می‌گیرد. اقتصاددانان از این معیار برای ارزیابی میزان بهره‌وری کشورها استفاده می‌کنند. سرانه تولید ناخالص داخلی علاوه بر میزان تولیدات، تعداد جمعیت کشور را نیز در نظر می‌گیرد.

به عنوان مثال، اگر سرانه شاخص تولید ناخالص داخلی یک کشور رو به افزایش باشد، در حالی که جمعیت آن کشور ثابت باقی مانده است، می‌تواند نشان‌دهنده تاثیر پیشرفت فناوری باشد.

نرخ رشد شاخص GDP

نرخ رشد شاخص GDP، میزان رشد را به صورت سالانه یا فصلی گزارش می‌دهد. از این گزارش می‌توان برای ارزیابی سرعت رشد اقتصادی کشورها استفاده کرد. این گزارش معمولا به صورت درصدی بیان می‌شود، و به صورت گسترده‌ای توسط سیاست‌گذاران مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. سیاست‌گذاران با استفاده از این شاخص می‌توانند میزان تورم و نرخ بیکاری را تشخیص دهند.

اگر نرخ رشد شاخص GDP صعودی باشد، می‌تواند به معنی این باشد که فشار اقتصادی افزایش پیدا کرده و بانک مرکزی به دنبال افزایش نرخ بهره خواهد بود. در عوض، اگر شاخص GDP رشد منفی داشته باشد، یعنی کشور در رکود اقتصادی به سر می‌برد. در این حین، کاهش نرخ بهره و بسته‌های حمایتی می‌توانند مفید واقع شوند.

شاخص GDP و قدرت خرید

اگرچه شاخص قدرت خرید مستقیما معیاری از تولید ناخالص داخلی نیست، اقتصاددانان با مطالعه آن می‌توانند به ارقامی همچون هزینه زندگی دست پیدا کنند، تا با استفاده از آن درآمد حقیقی افراد و استانداردهای زندگی آنان را مورد تحقیق و بررسی قرار دهند.

تعدیل‌هایی که در محاسبه شاخص GDP استفاده می‌شوند

شماری از تعدیلات می‌توانند برای محاسبه شاخص GDP استفاده شوند، تا کارایی این شاخص در اقتصاد بیشتر شود. برای اقتصاددانان، شاخص GDP یک کشور برابر است با اندازه اقتصاد آن کشور. اما این شاخص در رابطه با استاندارد زندگی در آن کشور اطلاعات چندانی در اختیار قرار نمی‌دهد. دلیل آن نیز این است که تراکم جمعیت و هزینه زندگی در همه جای دنیا یکسان نیست.

به عنوان مثال، مقایسه شاخص GDP اسمی چین با شاخص GDP ایرلند اطلاعات معنی‌داری در رابطه با استانداردهای زندگی در این دو کشور، در اختیار ما قرار نخواهد داد. چرا که جمعیت کشور چین ۳۰۰ برابر جمعیت کشور ایرلند است.

برای رفع چنین مشکلی، اقتصاددانان و تحلیلگران آماری سرانه شاخص تولید ناخالص داخلی GDP را بین کشورهای مختلف مقایسه می‌کنند. سرانه شاخص تولید ناخالص داخلی، با تقسیم GDP بر جمعیت آن کشور به دست می‌آید. این معیار می‌تواند برای ارزیابی استانداردهای زندگی در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد. البته این معیار همچنان بی‌نقص نیست.

فرض کنید سرانه تولید ناخالص داخلی در چین برابر با ۱۵۰۰ دلار آمریکا باشد، در حالی که این مقدار در ایرلند برابر با ۱۵،۰۰۰ دلار آمریکا است. این لزوما بدین معنی نیست که کیفیت زندگی یک شخص ایرلندی ۱۰ برابر یک شهروند چینی است. مشکلی که شاخص سرانه تولید ناخالص داخلی دارد، این است که هزینه‌های زندگی افراد در کشورهای گوناگون را گزارش نمی‌کند.

شاخص قدرت خرید از این جهت می‌تواند برای حل این مشکل مفید واقع شود. با استفاده از این شاخص می‌توان مقدار محصولات یا خدماتی که می‌توان با استفاده از ارز محلی یک کشور در آن کشور تهیه کرد اندازه‌گیری می‌شود.

شاخص سرانه GDP حقیقی، که برای محاسبه قدرت خرید تعدیل شده باشد، می‌تواند درآمد حقیقی را که معیاری برای سنجش سلامت اقتصاد کشور است، اندازه‌گیری کند. ممکن است یک شخص در ایرلند سالانه ۱۰۰،۰۰۰ دلار آمریکا درآمد داشته باشد، در حالی که درآمد یک فرد متوسط در چین برابر با ۵۰،۰۰۰ دلار آمریکا است. در نگاه اول، شهروند ایرلندی شرایط زندگی بهتری نسبت به شهروند چینی دارد. اما اگر هزینه تهیه مسکن، غذا، پوشاک و دیگر لوازم زندگی در ایرلند سه‌برابر چین باشد، در این صورت شهروند چینی درآمد حقیقی بیشتری دارد.

نحوه استفاده از داده‌های GDP

اکثر کشورها داده‌های GDP را به صورت ماهانه یا فصلی منتشر می‌کنند. در ایالات متحده آمریکا، اداره تحلیل اقتصادی (BEA) چهار هفته بعد از اتمام فصل، نسخه‌ای از این گزارش را به صورت زودهنگام منتشر می‌کند و گزارش نهایی را نیز سه ماه پس از اتمام فصل منتشر می‌کند. گزارشاتی که اداره BEA منتشر می‌کنند، بسیار جامع بوده و حاوی جزئیات زیادی هستند. این گزارشات اقتصاددانان و سرمایه‌گذاران را قادر می‌سازند که اطلاعات زیادی از جوانب گوناگون اقتصاد کشور کسب کنند.

تاثیری که گزارش GDP به روی بازار می‌گذارد عموما محدود است، چرا که این شاخص یک شاخص پیشرو نیست، و تغییرات گذشته را منعکس می‌کند. فاصله زمانی زیادی میان اتمام هر فصل و انتشار داده‌های GDP مربوط به آن فصل وجود دارد. به این حال، در صورتی که داده‌های منتشر‌شده با داده‌های مورد انتظار متفاوت باشند، شاخص تولید ناخالص داخلی GDP می‌تواند تاثیرات زیادی به روی بازار داشته باشد.

به دلیل این که شاخص GDP معیاری برای ارزیابی سلامت اقتصادی کشورها است، کسب‌وکارها می‌توانند از این شاخص برای مدیریت استراتژی‌های خود استفاده کنند. عوامل دولتی، مانند فدرال در ایالات متحده آمریکا، می‌توانند از نرخ رشد و دیگر داده‌هایی که GDP ارائه می‌دهد برای تعیین سیاست‌های مالی استفاده کنند.

اگر نرخ رشد اقتصادی کشور رو به کاهش باشد، ممکن است سیاست‌گذاران به وضع سیاست‌های مالی انبساطی روی آورند، تا اقتصاد را حمایت کنند. از طرفی دیگر اگر وضعیت رشد اقتصادی مساعد باشد، سیاست‌گذاران می‌توانند با اتخاذ سیاست‌های مناسب از وقوع تورم جلوگیری کنند.

شاخص GDP حقیقی بیشترین اطلاعات را در رابطه با وضعیت سلامت اقتصاد کشور به ما می‌دهد. این شاخص به صورت گسترده‌ای توسط اقتصاددانان، تحلیل‌گران، سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران مطالعه می‌شود. انتشار نسخه زودهنگام شاخص GDP همواره تاثیراتی را به روی بازارهای مالی از جمله بازار تبادل ارزهای خارجی می‌گذارد. البته همانطور که بالاتر نیز اشاره شد، این تاثیرات می‌تواند خیلی محدود باشد.

شاخص GDP و سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاران همواره به شاخص GDP توجه دارند، چرا که این شاخص چهارچوبی برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی ایجاد می‌کند. داده‌های مربوط به سود شرکت‌ها و موجودی کمپانی‌ها، می‌تواند منبع اطلاعات خوبی برای سرمایه‌گذاران در بازار سهام به حساب آید. هر دو این داده‌ها نشان‌دهنده رشد کمپانی‌ها در طول بازه زمانی مورد مطالعه هستند.

مقایسه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی دو کشور می‌تواند سرمایه‌گذاران را راهنمایی کند. سرمایه‌گذاران می‌توانند با انجام چنین مقایسه‌هایی متوجه شوند که کدام کشور اقتصاد رو به پیشرفتی دارد، و دارایی‌های خود را در آن سرمایه‌گذاری کنند.

یکی از معیارهای جذابی که سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از آن بازار سهام را ارزیابی کنند عبارت است از نسبت مارکت کپ به GDP، و تبدیل آن به درصد. نزدیک‌ترین معیار به این معیار در بازار سهام عبارت است از نسبت ارزش کل بازار به فروش (یا سود)، که اگر بر حسب سهم ارائه شود، همان نسبت قیمت به فروش (price-to-sales ratio) است.

همانگونه که سهام در بخش‌های مختلف با نسبت‌های قیمت به فروش گوناگون معامله می‌شوند، کشورهای گوناگون نیز حاوی نسبت مارکت کپ به تولید ناخالص داخلی (market-cap-to-GDP ratio) مختلف هستند. به عنوان مثال، آمریکا در سال ۲۰۲۰ دارای نسبت مارکت کپ به تولید ناخالص داخلی 195٪، در حالی که این عدد در چین و هنگ‌کنگ به ترتیب برابر با 83٪ و 1796٪ بود.

البته کارایی این نسبت زمانی مشخص می‌شود که با داده‌های قبلی مقایسه شود. به عنوان مثال، نسبت مارکت کپ به GDP در آمریکا در سال ۲۰۰۶ برابر با 142٪ بود، و تا پایان سال ۲۰۰۸ به 79٪ کاهش پیدا کرد. چنین مقایسه‌هایی می‌توانند به عنوان معیاری برای سنجش ارزش بازار سهام یک کشور مورد استفاده قرار بگیرند.

بزرگترین عیب این اطلاعات، عدم انتشار به موقع آن است. سرمایه‌گذاران تنها یک بار در فصل به چنین داده‌هایی دسترسی دارند، و تجدید نظرها می‌توانند آن قدری بزرگ باشند که تغییرات GDP را تحت تاثیرات چشمگیری قرار دهند.

تاریخچه شاخص GDP

مفهوم شاخص تولید ناخالص داخلی برای اولین بار در سال ۱۹۳۷ در کنگره ایالات متحده آمریکا، در جواب دوران رکود این کشور مطرح شد. این شاخص توسط سیمون کونزنتس (Simon Kunznets) که یک اقتصاددان در اداره تحقیقات آماری آمریکا بود، پایه‌گذاری شد.

در آن زمان، برجسته‌ترین معیار برای ارزیابی اقتصادی شاخص GNP بود. پس از کنفرانس برتون وودز (Bretton Woods) در سال ۱۹۴۴، شاخص GDP به طور گسترده‌ای برای ارزیابی وضعیت اقتصادی کشور انتخاب شد. البته ایالات متحده آمریکا تا سال ۱۹۹۱ از شاخص GNP به عنوان اصلی‌ترین شاخص استفاده می‌کرد.

در ابتدای دهه ۵۰ میلادی برخی از اقتصاددانان و سیاستگذاران به انتقاد علیه شاخص تولید ناخالص داخلی پرداختند. به عنوان مثال، پذیرش GDP به عنوان اصلی‌ترین شاخص برای تشخیص عملکرد اقتصادی کشورها مورد سوال بود، چرا که این شاخص هیچ قابلیتی در ارزیابی سطح خوشحالی، عدالت و دیگر عوامل اجتماعی نداشت. به عبارتی دیگر، این انتقادات سبب جلب توجهات به تفاوت‌های موجود بین پیشرفت‌های اقتصادی و اجتماعی شد.

با این حال، اکثر مسئولین همچون آرتور اکون (Arthut Okun)، اقتصاددان دوران ریاست جمهوری کندی، بر این باور بود که شاخص GDP می‌تواند به عنوان اصلی‌ترین معیار برای ارزیابی سلامت اقتصادی یک کشور مورد استفاده قرار بگیرد. این استدلال به این پشتوانه مطرح شد که، هر افزایش در شاخص GDP منجر به کاهش بیکاری در کشور می‌شود.

انتقادات علیه شاخص تولید ناخالص داخلی

استفاده از شاخص تولید ناخالص داخلی مشکلاتی نیز برای ما به وجود می‌آورد. علاوه بر عدم به موقع بودن انتشار چنین گزارشی، انتقادات دیگری نیز در رابطه با این شاخص اقتصادی وجود دارد.

در نظر نگرفتن فعالیت‌های اقتصادی غیر رسمی

شاخص GDP بر اساس فعالیت‌های ثبت‌شده و رسمی محاسبه می‌شود، بنابراین هیچ گونه فعالیت غیر رسمی در محاسبه آن نقش ندارد. شاخص GDP نمی‌تواند ارزش کارهایی که به صورت غیر رسمی و اصطلاحا زیرزمینی یا حتی کارهای داوطلبانه را در نظر بگیرد. این فعالیت‌ها می‌توانند در برخی کشورها چشمگیر باشند. این شاخص همچنین توانایی اندازه‌گیری ارزش اوقات فراغت و کارهای خانگی، که در زندگی انسان نقش مهمی ایفا می‌کنند را نیز ندارد.

محدودیت جغرافیایی در کشورهایی با اقتصاد آزاد

شاخص GDP درآمد به دست آمده از فعالیت‌های برون‌مرزی کشور را ندارد. این امر سبب می‌شود که شاخص GDP برخی کشورها بیش از مقدار حقیقی گزارش شود. به عنوان مثال، شاخص GDP و GNI ایرلند در سال ۲۰۲۰ به ترتیب برابر با 426 و 324 میلیارد دلار بود. این تفاوت ۱۰۰ میلیارد دلاری (۲۰ درصدی)، به سبب سودی کسب‌شده کمپانی‌ها از فعالیت‌های برون‌مرزی است.

عدم توانایی شاخص GDP در تشخیص وضعیت سلامت جامعه

رشد تولید ناخالص داخلی به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی سلامت یک جامعه نیست. به عنوان مثال، ممکن است آمار GDP یک کشور در حال رشد باشد، اما سبب شود که تاثیرات مخربی از لحاظ زیست‌محیطی یا اختلاف طبقاتی به روی جامعه بگذارد.

عدم در نظر گرفتن فعالیت‌های بین کسب‌وکارها

شاخص GDP تنها محصولات نهایی و سرمایه‌گذاری‌ها را در نظر می‌گیرد، و مخارج واسطه‌ای که میان کسب‌وکارها انجام می‌شود را به طور کلی نادیده می‌گیرد. انجام این کار، سبب می‌شود که شاخص تولید ناخالص داخلی GDP، میزان مصرف را بر میزان تولید ترجیح دهد. این امر همچنین باعث می‌شود که شاخص GDP نسبت به شاخص‌هایی که فعالیت‌های بین کسب‌وکارها را در نظر می‌گیرند، نسبت به نوسانات اقتصادی حساسیت کمتری داشته باشد.

در نظر گرفتن هزینه‌ها و اتلاف‌ها به عنوان سود اقتصادی

شاخص GDP تمام مخارج نهایی خصوصی و دولتی را به عنوان اضافاتی بر درآمد و تولید جامعه در نظر می گیرد، بدون توجه به آن که این فعالیت‌ها واقعا مولد یا سودآور باشد. این بدان معناست که حتی فعالیت‌هایی که غیرمولد یا حتی مخرب هستند به طور معمول به عنوان خروجی اقتصادی به حساب می‌آیند و به رشد تولید ناخالص داخلی کمک می‌کنند. به عنوان مثال، این شامل هزینه‌هایی می‌شود که برای استخراج یا انتقال ثروت بین اعضای جامعه به جای تولید ثروت (مانند هزینه‌های اداری مالیات یا پولی که برای لابی‌گری و رانت‌خواری خرج می‌شود) است؛ هزینه در پروژه‌های سرمایه‌گذاری که کالاها و نیروی کار مکمل لازم برای آنها در دسترس نیست یا تقاضای واقعی مصرف کننده برای آنها وجود ندارد؛ و هزینه‌های انجام‌شده برای کالاها و خدماتی که یا مخرب هستند یا فقط برای خنثی کردن فعالیت های مخرب دیگر، به جای ایجاد ثروت جدید به کار می‌روند (مانند تولید سلاح های جنگی یا هزینه های پلیسی و اقدامات ضد جنایت).

منابع جهانی برای شاخص تولید ناخالص داخلی GDP

بانک جهانی میزبان یکی از معتبرترین پایگاه‌های داده مبتنی بر وب است. این بانک یکی از بهترین و جامع‌ترین فهرست کشورهایی را دارد که داده‌های تولید ناخالص داخلی را برای آنها ردیابی می کند. صندوق بین المللی پول (IMF) همچنین گزارشات تولید ناخالص داخلی را از طریق پایگاه داده‌های متعدد خود ارائه می دهد.

یکی دیگر از منابع بسیار قابل اعتماد داده‌های GDP، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) است. OECD نه تنها داده‌های پیشین را ارائه می دهد، بلکه رشد تولید ناخالص داخلی را نیز پیش‌بینی می‌کند. نقطه ضعف استفاده از پایگاه داده OECD این است که فقط کشورهای عضو OECD و چند کشور غیرعضو را ردیابی می کند.

در ایالات متحده، فدرال رزرو داده‌ها را از منابع متعدد، از جمله آژانس‌های آماری یک کشور و بانک جهانی جمع آوری می کند. تنها اشکال استفاده از بانک اطلاعاتی فدرال رزرو، عدم به‌روز‌رسانی داده‌های GDP و عدم وجود گزارشات برای برخی کشورها است.

دفتر تحلیل اقتصادی (BEA) بخشی از وزارت بازرگانی ایالات متحده، سند تجزیه و تحلیل خود را با هر انتشار گزارش GDP صادر می‌کند. این گزارش یک ابزار سرمایه‌گذاری عالی برای تجزیه و تحلیل ارقام و روندها و خواندن نکات برجسته در رابطه با تولید ناخالص داخلی است.

کلام پایانی

پل ساموئلسون (Paul Samuelson) و ویلیام نوردهاوس (William Nordhaus) در کتاب اصلی خود با نام «اقتصاد» (Economics)، اهمیت حساب‌های ملی و تولید ناخالص داخلی را به طور دقیق خلاصه می‌کنند. آنها توانایی شاخص GDP برای ارائه تصویری کلی از وضعیت اقتصاد را به ماهواره‌ای در فضا تشبیه می کنند که می تواند آب و هوا را در کل قاره بررسی کند.

شاخص تولید ناخالص داخلی GDP به سیاست‌گذاران و بانک‌های مرکزی این امکان را می دهد تا قضاوت کنند که آیا اقتصاد در حال انقباض یا گسترش است، آیا به تقویت یا مهار نیاز دارد و آیا تهدیدی مانند رکود یا تورم در انتظار است یا خیر. مانند هر معیار دیگری، شاخص GDP دارای نقص‌هایی است. در دهه‌های اخیر، دولت‌ها در تلاش برای افزایش دقت و کارایی این شاخص، تغییرات متفاوتی را ایجاد کرده‌اند. ابزارهای محاسبه تولید ناخالص داخلی نیز از زمان شکل‌گیری آن به طور پیوسته تکامل یافته است تا با معیارهای اقتصادی و صنعتی که روزبه‌روز در حال پیشرفت هستند، همگام شود.

شاخص GDP بعضا تاثیراتی به روی وضعیت اقتصادی کشور و بازارهای مالی می‌گذارد. شما می‌توانید با ارجاع به تقویم اقتصادی فارکس، از زمان انتشار این شاخص برای هر کشور با خبر شوید، و معاملات خود را بر طبق داده‌های منتشر‌شده مدیریت کنید. همچنین می‌توانید برای تکمیل تحلیل فاندامنتال خود، رویدادهایی مانند گزارش خرده فروشی، گزارش نرخ بیکاری، شاخص قیمت مصرف کننده و شاخص قیمت تولید کننده را نیز مطالعه کنید.

خروج از نسخه موبایل