آرون گروپس

نقش شبکه های اجتماعی در ایجاد وحشت در زمان بحران های مالی

بررسی نقش شبکه های اجتماعی در ایجاد وحشت در زمان بحران های مالی

تحقیقاتی که در مورد بحران های مالی صورت گرفته نشان می دهد که این بحران ها، بیش از آنکه تحت تاثیر عوامل بنیادی باشند تحت تاثیر شایعات منفی مطبوعاتی هستند.
در سال 2015 وزارت دادگستری آمریکا یک تاجر مالی اسکاتلندی را به جرم دستکاری در بازار سهام ایالات متحده توسط انتشار اطلاعات غلط درباره شرکت ها با استفاده از شبکه اجتماعی توییتر –که باعث ضرر 1.6 میلیون دلاری برخی از سهامداران شده بود- متهم کرد. همزمان سازمان بورس و اوراق بهادار ایالات متحده نیز شکایت مشابهی را علیه این فرد تنظیم کرد. اتهام این فرد کلاهبرداری اوراق بهادار از طریق یک شبکه اجتماعی بود.
شاید باور این موضوع برای بسیاری از ما سخت باشد که اطلاعاتی که در توییتر، فیسبوک یا وبلاگ ها منتشر می شود آنقدر قدرت داشته باشد که بتواند بر بازارهای مالی تاثیر بگذارد اما، یک توییت جعلی از اکانت هک شده خبرگذاری آسوشیتد پرس در 13 آوریل 2013 –مبنی بر اینکه در کاخ سفید انفجار رخ داده و باراک اوباما زخمی شده است- منجر به کاهش 130 میلیارد دلار از ارزش سهام S&P 500  شد!
یا در همین اواخر، همه ما وحشت بانکی سیلیکون ولی را به خاطر داریم که دنیا به تازگی آن را پشت سر گذاشته است و بسیاری معتقدند سوشیال مدیا بر آتش آن دامن زد.

آنچه در این مقاله می خوانید...

بررسی تاریخی تاثیر تکنولوژی های جدید بر بازارها

از دهه 1840، سراسر ایالات متحده با سیم های تلگراف که پیام ها را بسیار سریع تر از قبل مخابره می کرد پوشانده شد. تلگراف باعث شد که بازارهای مالی بوستون، شیکاگو، نیویورک و فیلادلفیا که قبلا از هم مستقل بودند، به هم وصل شوند.
در سال 1866 و به لطف سیم های تلگرافی که از زیر دریا عبور می کردند، بازارهای اروپا و آمریکا نیز به هم وصل شدند.
مورخان اعتبار هموارکردن ناکارآمدیهای قیمت گذاری را، به این روش جدید پیام رسانی ارتباط می دهند. مثلا به محض راه اندازی تلگراف، شکاف قیمتی پنبه در آمریکا و انگلیس، یک سوم کاهش یافت و نوسانات قیمتی نیز کمتر شد.
این شکل جدید ارتباط آنقدر ویژه بود که بتواند میراثی به یادگار بگذارد. بین جفت ارزهای فارکس، جفت پوند-دلار هنوز هم به صورت غیر رسمی “کابل” خوانده می شود.
اما کارایی بیشتر، هزینه بردار است و در پایان قرن 19، هزینه نگهداری کابل های زیر دریا هر روز بیشتر میشد و حوزه عمل آنها نیز محدود بود.
از طرفی، احتمال دستکاری اطلاعات توسط افرادی که آن را مخابره می کردند همیشه وجود داشت.
در طول “وحشت 1873” -که یکی از بزرگترین و عمیق ترین بحران های اقتصادی بود و با سقوط سهام در اروپا شروع شد. پس از آن سرمایه گذاران شروع به فروش سهام خود در پروژه های آمریکایی و به ویژه راه آهن کردند- خبرنگاران روزنامه the Economist مداوما درباره اینکه آیا تاثیرات مخرب و ناتوان کننده تکنولوژی جدید بر اقتصاد که همان گسترش بحران از بازاری به بازار دیگر بود، از تاثیرات مثبت آن بیشتر است یا خیر بحث می کردند.
یک قرن بعد و در طول “سقوط 1987” نیز تکنولوژی جدید ارتباطات الکترونیکی متهم شد. “کمیسیون برادی” که سقوط را در ایالات متحده بررسی کرد نتیجه گرفت که ارتباطات الکترونیکی مشکلات را تشدید می کند و ضمن خارج کردن بازارها از حالت ملی و ایزوله، منجر به سرایت بحران ها به بازارهای سراسر دنیا می شود.
کارشناسان معتقدند در رابطه با تاثیر تکنولوژی های جدید بر بازارها یک طرح کلی وجود دارد: نوآوری در ابتدا ایجاد چرخه رونق را تسهیل می کند، به تقویت حس شور و نشاط ناشی از یک امکان آینده نگرانه کمک می کند، سرعت را بالا می برد و در نهایت منجر به سقوط و یک رکود بزرگ می شود.

تاثیرات مثبت تکنولوژی بر بازارهای مالی

دور از انصاف است که بگوییم تنها تاثیر تکنولوژی های جدید بر بازارها، گسترش بحران های مالی و بانکی است. جان هندل تاریخدان اقتصادی از دانشگاه ویرجینیا می گوید: در پایان قرن 19 و زمانی که استفاده از نوار تیک تیک (ticker tape) به عنوان حالت بسیار پیشرفته تری از تلگراف مرسوم شد، به نهادهایی که آن را به صورت انحصاری در اختیار داشتند قدرت فوق العاده ای بخشید. ذینفعان نوار تیکر، بورس اوراق بهادار لندن و شرکت تلگراف بورس –که مجوز انتقال داده ها از بورس را داشت- بودند و این در نهایت به رسمیت بخشیدن به نقش بورس در بازارهای مالی کمک کرد.
در مورد بانک ها، می دانیم که بانک ها همیشه از هزینه های بالای نقل و انتقال پول و سواد مالی پایین مشتریان خود سود می برند؛ دلایلی که باعث می شود بسیاری به سپرده گذاری روی بیاورند و به بازارهای مالی جایگزین فکر نکنند.
اما تکنولوژی های جدید ارتباطی و ابزارهای مالی دیجیتال، این امکان را به وجود آورده که سرمایه گذاران، هم از وجود بازارهای مالی جدید آگاه باشند و هم فرصت سرمایه گذاری در آن ها را داشته باشند.
تحقیقی که در دانشگاه های کلمبیا، پکن و استنفورد انجام شده نشان می دهد که بانک های چینی که سپرده گذارانشان بیشتر در معرض Yu’ebao – یک پلتفرم سرمایه گذاری آنلاین که سرمایه گذاری در صندوق های بازار پول را پیشنهاد می کند- قرار دارند با میزان برداشت پول بیشتری از سمت مشتریان روبرو هستند.
در واقع این امکان وجود دارد که تکنولوژی به تسهیل افزایش 300 میلیارد دلاری سرمایه بازارهای پول آمریکا کمک کرده و در عین حال منجر به بی ثباتی بیشتر بخش بانکی هم شده باشد.

تاثیرات شبکه های اجتماعی بر اقتصاد

امروزه شبکه های اجتماعی نه فقط جایی برای سرگرمی، بلکه یک محل عمومی برای بحث های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند و می توانند احساسات جامعه و بازار را لحظه به لحظه منعکس کنند.
بزرگان بازارهای مالی هر کدام یک حساب توییتر دارند و وبسایت های اقتصادی مانند فایننشال تایمز یا وال استریت ژورنال لحظه به لحظه آپدیت شده و جزییات اخبار و تحلیل های اقتصادی را دراختیار مخاطبان علاقمند خود قرار می دهند.
بنا به تحقیقات آکادمیک، شواهد زیادی وجود دارد که می گوید موضوعات مورد بحث در فضای مجازی می تواند پیش بینی کننده اتفاقات بازار باشد. به ویژه زمانی که اخبار منفی اقتصادی شدت می گیرد، استفاده از روش های سنتی و در نظر گرفتن متغییرهای اقتصادی به تنهایی، می تواند به تحلیل نادرست از وضعیت موجود منجر شود.
همچنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه فعالیت های سرچ آنلاین، می تواند مسیر حرکت قیمت بازار سهام ایالات متحده و یا حتی بازار املاک را پیش بینی کند و مشخص شده هر چه شدت جستجو بیشتر باشد، بر مسیر قیمت بیشتر تاثیر خواهد گذاشت.
مابین شبکه های اجتماعی، تاثیر توییتر بر اقتصاد مشهودتر است. افراد در توییتر بیش از 27% از لینک های خبری را از روزنامه ها و سازمان های رسمی دریافت می کنند –بر خلاف سایر شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک که افراد بیشتر در حلقه دوستان و آشنایان خود هستند- لذا، این ترکیب گسترده تر منابع خبری، منجر به این شده است که توییتر طیف گسترده تری از اطلاعات را به مخاطبین خود ارائه دهد.
زیاده نیست اگر بگوییم اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه های اجتماعی، نقشی حیاتی در تقویت کارائی بازارهای مالی ایفا می کند –مگر اینکه افرادی با انتشار اطلاعات نادرست، از آن سواستفاده کنند.
از طرف دیگر، تکنولوژی منجر به افزایش سرعت نوسانات مالی شده است. وحشتی که ممکن بود در قرن 19 ماه ها طول بکشد، اکنون به چند هفته، چند روز یا حتی چند ساعت محدود می شود.

 

ارتباط مالی کمپانی ها از طریق شبکه های اجتماعی

در نگاه اول، شاید به نظر برسد که بین کمپانی های خودروسازی تسلا و اداره کننده پلتفرم های شبکه اجتماعی Meta ارتباطی وجود ندارد ولی، شاهد هستیم که ارتباطات اقتصادی این دو بسیار بیشتر از ظاهر امر است و وقتی تسلا سقوط می کند، متا و دویست کمپانی دیگر نیز با آن سقوط می کنند.

اما واقعا ارتباط بین این کمپانی ها که از منظر اقتصاد کلاسیک هیچ ارتباطی با هم ندارند، چیست؟
طبق تحقیقاتی که اخیرا و از طریق هوش مصنوعی انجام شده، مشخص شده است آنچه سرنوشت این کمپانی ها –به ویژه در زمان بحران های اقتصادی- را به هم وصل می کند نه ساختار اقتصادی و مالی مشترک، بلکه شبکه های اجتماعی است. امروزه نفوذ رسانه های اجتماعی بر بازارهای مالی، اقتصاد را به روش های غیرقابل پیش بینی به هم متصل کرده است. محققان به این ارتباط گسترده بین شبکه های اجتماعی و امور مالی، نام the social internetwork یا اینترنتورک اجتماعی داده اند.
در تحقیقاتی که در زمینه این ارتباط انجام شده، مشخص شد که یک توییت بسیار کوچک درباره یک شرکت متوسط – حتی از طرف فردی که در حوزه اقتصاد بسیار سرشناس هم نیست- می تواند بر 600 کمپانی دیگر تاثیر گذار باشد!
همچنین با بررسی توییت های مرتبط با اغلب شرکت های موفق و اصلی و اینترنتورک اجتماعی، معلوم شد که 92% از اقتصاد به صورت غیرمستقیم به هم متصل است و این ارتباطات، به اندازه ارتباطات صنعتی و یا حتی بیشتر، اهمیت دارند؛ مثلا بنا به نتیجه مطالعات و تحت تاثیر شبکه های اجتماعی، معلوم شد که تسلا با META اشتراکات بیشتری دارد تا تسلا با دیگر خودروسازها مثل فورد.
 در واقع، ارتباط این کمپانی ها با هم نه از طریق حوزه کاری یکسان یا تامین کننده و یا سهامداران مشترک، بلکه از طریق شبکه های اجتماعی و آن چیزی است که “عقل جمعی” می خوانیم و باید دقت کرد که خود کمپانی ها، این ارتباط مالی را ایجاد نکرده اند!
درک ارتباطات مالی نهادهای اقتصادی از طریق شبکه های اجتماعی، کمک می کند که درک بهتری از بحران های مالی و شوک های وارده به اقتصاد -که به ناگهان در بازارهای سراسر دنیا پخش می شوند- داشته باشیم.
مانند بحران بانکی اخیر که ارتباط بین تکنولوژی های جدید و شبکه های اجتماعی و بحران های مالی را به همگان یادآوری کرد.

 

شبکه های اجتماعی و وحشت بانکی سیلیکون ولی

صاحب نظران می گویند وحشت بانکی اخیر که با سقوط سیلیکون ولی در ایالات متحده آغاز شد و تعدادی از وام دهندگان اروپایی و آمریکایی را درگیر کرد یک بازیگر جدید داشته است: شبکه های اجتماعی!
شبکه های اجتماعی اخبار را –عموما به شکل ناقص- با سرعت برق و باد در جامعه پخش کردند. همزمان، ابزارهای مالی جدید نیز به سپرده گذاران وحشت زده این امکان را داد که در هر جای دنیا که باشند و تنها در عرض چند ثانیه، حساب خود را خالی و پول خود را از بانک برداشت کنند. سقوط بسیار سریع بانک منجر به سرایت بحران به سایر نقاط جهان و نزول سهام بانک ها شد و ترس از بحران مالی گسترده تر را تشدید کرد.
در پاسخ به سرعت سقوط، مدیران بانک ها و رگولاتورها نیز مجبور شدند که به همان سرعت نسبت به در کنترل گرفتن اوضاع اقدام کنند. مسئولین ظرف 48 ساعت از فروپاشی SVB و signature bank، تمامی سپرده ها را ضمانت کردند و پس از سقوط ارزش سهام Credit Swiss، بانک مرکزی سوئیس با یک وام 54 میلیارد دلاری از بانک حمایت کرد.
با این همه پس از سقوط سیلیکون ولی، ایده هجوم بانکی (Bank run) سریعتر کارشناسان و قانونگذاران را بسیار نگران کرده است.
اگرچه سقوط سیلیکون ولی دومین فروپاشی بزرگ بانکی در ایالات متحده بود اما، کارشناسان معتقدند این سقوط، “اولین ورشکستگی بانکی با سوخت توییتر” و تجربه اولین ورشکستگی در عصر دیجیتال است.
البته بانک سیلیکون ولی از یک جنبه دیگر هم منحصر به فرد بود: اینکه تقریبا به طور کامل در معرض یک جامعه قرار داشت؛ صنعت فناوری، سرمایه گذاری های خطرپذیر و استارت آپ ها. وقتی این جامعه شروع به صحبت درباره بانک کردند – بله! کانال های ارتباطی این افراد شبکه های اجتماعی و روش های پرسرعت دیجیتال بود- بانک در برابر شایعات و خطر هجوم بانکی خطرپذیرتر شد.

پرده اول: بانک تضعیف می شود

سقوط سیلیکون ولی با افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو شروع شد؛ آنجا که ارزش اوراق قرضه ی در اختیار بانک کم و کمتر شد و سرمایه گذاران –که آنها نیز از قبل تحت تاثیر افزایش نرخ بهره قرار گرفته بودند – برای هزینه های روزانه کسب و کار به دارایی های نقدی خود نیازمند شدند و سرمایه های خود را طلب کردند.
بنابراین بانک اعلام کرد که تصمیم دارد از طریق فروش سهام، به جمع آوری سرمایه اقدام کند. بانک این خبر را چهارشنبه بعد از ظهر اعلام کرد.

پرده دوم: شبکه های اجتماعی وحشت می پراکنند و سقوط سرعت می گیرد

به محض اعلام بانک مبنی بر جمع آوری سرمایه از طریق فروش سهام، تنها ظرف چند ساعت بانک شاهد برداشت 40 میلیارد دلار بود که معادل یک پنجم از سرمایه های بانک می شد.
آنچه به سرعت برداشت ها دامن زد، توییت های سرمایه گذاران و کارآفرینانی مثل بیل آکمن بود که در توییتر زنگ هشدار را به صدا در آوردند و از سرمایه گذاران خواستند که پول های خود را برداشت کنند.
وحشت به سرعت از طریق رسانه های اجتماعی گسترش یافت و کارشناسان معتقدند که سهولت دسترسی به بانکداری آنلاین و ماهیت ویروسی شبکه های اجتماعی نقشی مهم در این بحران ایفا کرد. افراد با نفوذ در صنایع مالی و تکنولوژی در این خصوص پیام هایی را در توییتر و واتس آپ به اشتراک می گذاشتند و وحشت را تقویت می کردند.
در نتیجه بسیاری از سپرده گذاران به منظور حفظ سرمایه خود برای برداشت وجوه هجوم آوردند. کارشناسان معتقدند که سقوط SVB نه یک هجوم بانکی، که یک دوی سرعت بانکی بود که شبکه های اجتماعی در آن نقش اصلی را ایفا کردند.
جمعه صبح بانک ورشکسته و تحت کنترل دولت بود؛ فروپاشی در کمتر از 48 ساعت رخ داد!
تا آنجا که تاریخ به خاطر دارد، ورشکستگی های معروف بانکی تا آن زمان مانند IndyMac یا Washington Mutual یا کانتیننتال ایلینویز، هفته ها پس از آنکه گزارش ها نشان داد که بانک با مشکلات مالی عدیده روبروست اتفاق افتادند. و بعد از آن تازه هجوم بانکی رخ داد و رگولاتورها وارد عمل شدند. با این تفاسیر، می توان نقش تاثیرگذار شبکه های اجتماعی در سرعت بخشیدن به ورشکستگی سیلیکون ولی را پذیرفت.

دست و پنجه نرم کردن بانک ها و رگولاتورها با شبکه های اجتماعی

پس از سقوط سریع سیلیکون ولی، رگولاتورها، سیاست گذاران پولی و مالی و بانکدارها به ضرورت بررسی نقش شبکه های اجتماعی بر تحولات کنونی و چگونگی سازگاری بیشتر با چالش هایی که ایجاد می کنند پی بردند.
 سرعت بی سابقه آشکارسازی و فراگیر شدن بحران، پتانسیل رسانه های اجتماعی در تشدید وحشت و بی ثباتی موسسات مالی را برجسته کرد و سیاستگذاران را بر آن داشته تا توانایی خود را برای پاسخگویی موثر در مورد اخبار –و شایعات- منتشر شده در فضای مجازی را از روش هایی که در ادامه می آید تقویت کنند.

بهبود ارتباطات و مدیریت بحران

با توجه به نقش انکارنشدنی رسانه های اجتماعی در فروپاشی سریع بانک سیلیکون ولی، به نظر می رسد رگولاتورها و موسسات مالی، نیاز روزافزونی به بهبود استراتژی های ارتباطی و برنامه های مدیریت بحران خود دارند. از جمله اقداماتی که در این مسیر می توان انجام داد نظارت دقیق تر بر پلتفرم های ارتباط اجتماعی به منظور شناسایی و رسیدگی سریع به اطلاعات نادرست و انجام اقداماتی برای به حداقل رساندن تاثیرات هجوم بانکی بالقوه است.

آموزش عمومی و ارتقا سواد مالی مخاطبین

یک راه حل قابل اجرا برای کاهش تاثیرات منفی بحران های مالی تاثیر گرفته از شبکه های اجتماعی، آموزش عموم و بالا بردن سطح سواد مالی آنهاست.
با آموزش دادن به مردم درباره نحوه سازو کار بخش های مختلف مالی و عواقب احتمالی اعمال آنها، ممکن است بتوان احتمال رفتارهای تکانشی عموم را در برابر شایعات و اطلاعات نادرست منتشر شده در فضای مجازی کمتر کرد. افزایش سواد مالی مردم می تواند به ایجاد یک فضای مالی باثبات تر و کاهش احتمال خطرات مشابه با وحشت بانکی سیلیکون ولی کمک کند.

تنظیم مقررات موسسات مالی و شبکه های اجتماعی

بسیاری از کارشناسان معتقدند برای جلوگیری از تکرار وحشت بانکی 2023، بایستی مقرراتی را بر فضای مجازی و موسسات مالی اعمال کرد. این مقررات می تواند شامل دستورالعمل هایی در مورد انتشار اطلاعات مالی، جلوگیری از انتشار اطلاعات نادرست یا گمراه کننده و پاسخگو کردن افرادی که آنها را منتشر می کنند باشد.
از طرف دیگر، نظارت بیشتر بر موسسات مالی و راهبردهای ارتباطی آنها، می تواند به افزایش اطمینان از به اشتراک گذاری اطلاعات دقیق و صحیح با عموم و جلوگیری از گسترش سریع وحشت بین مردم کمک کند.

نتیجه گیری

 سقوط سریع بانک سیلیکون ولی، منجر به ارزیابی مجدد نقش شبکه های اجتماعی بر بحران های مالی شد چرا که، سوشیال مدیا وحشت بانکی را تشدید و بانک را کاملا  بی اعتبار کردند.
در پی این بحران، رگولاتورها و سیاست گذاران تصمیم گرفتند که از طریق بهبود ارتباط با مخاطبین و مدیریت بحران، کمک به ارتقای سواد مالی مردم و افزایش نظارت بر موسسات مالی و شبکه های اجتماعی، مهارت های خود را در کنار آمدن با چالش های دنیای مدرن و عصر ارتباطات دیجیتال تقویت کنند.

خروج از نسخه موبایل