پیش بینی روندها برای کسب سود — نکات کاربردی
بهمن 20, 1400
تحلیل تکنیکال ابزار مفیدی است که به تریدر این امکان را میدهد تا فعالیت مارکت خاصی را قبل از وقوع هر رخ دادی پیش بینی کند. این پیش بینیها از الگوهای چارت قبلی، احتمالات مشتق شده از برخی معاملات خاص و تجربههای پیشین تریدرها مشتق میشود. با گذشت زمان، پیش بینی میتواند نیاز به تجزیه و تحلیل بیش از حد جهت مارکت و همچنین شناسایی زمینههای عینی با اهمیت بالا را از بین ببرد. البته پیش بینی روندها آنقدرها هم که به نظر میرسد سخت نیست.
پیش بینی روندها در مقایسه با آینده نگری
تحلیل تکنیکال معمولا به عنوان نوعی جادوی سیاه شناخته میشود که از آن برای مدیریت مارکت استفاده میکنند. با این حال چیزی که بسیاری از افراد خارج از دنیای اقتصاد متوجه آن نیستند این است که تریدرها سعی در پیش بینی آینده ندارند. در عوض، انها استراتژیهایی را خلق میکنند که احتمال موفقیت بالایی دارند، یا موقعیتهایی که میتوان با استفاده از آن روند یا تحرک مارکت را پیش بینی کرد. به شما پیشنهاد می کنیم مقاله «پرسودترین استراتژی فارکس» را بخوانید.
حقیقت امر این است که: بسیاری از شما در پی اتخاذ پایینترین و بالاترین حد در گذشته بودید یا اینکه بدنبال پیروی از نقطه نظرات تریدرهای خبره و بکارگیری استراتژی معاملاتی آنها و سعی کردید که از این طریق بازی را به بهترین نحوه ممکن به اتمام برسانید. اگر تریدرها میتوانستند بطور مداوم در خصوص خرید و فروش پایینترین و بالاترین حد را اتخاذ کنند، اکثر وقت خود را صرف لذت بردن از زندگی میکردند نه اینکه بطور مداوم پشت رایانه شخصی خود مشغول تجزیه و تحلیل روندهای مختلف باشند.
قدرت پیش بینی روندها
بطور قطع هنگام تصمیمگیری در مورد انجام یا عدم انجام ترید استراتژی شخصی خود را در خصوص ورود و خروج دارید. تریدرهای تکنیکال از ابزارهای خاصی مانند، میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اندیکاتورهای تصادفی یا اندیکاتور شاخص کانال کالا (CCI) همراه با الگوهای چارت قابل تشخیصی که در گذشته با یکسری نتایج مشخص رخ دادهاند استفاده میکنند. تریدرهای باتجربه احتمالا نظر مثبتی در خصوص ترید با این روش دارند. اگر به محض ورود ترید متناسب با آنچه که مدنظرشان است پیش نرود و اصلاح هم نشود، احتمال این مسئله وجود دارد که تحلیل آنها درست نبوده است. با این وجود، اگر ترید اصلاح شود، میتوانند امید به کسب سود داشته باشند.
تصویر زیر نمونهایی از ترید انجام شده بر روی جفت ارز پوند بریتانیا در مقابل دلار آمریکا (GBP/USD) است. این ترید از یک همگذریه میانگین متحرک نمایی (EMA) برای مشخص کردن اینکه چه زمانی شورت باید گرفت و چه زمانی لانگ استفاده میکند. خط آبی یک دوره ده روزه میانگین متحرک نمایی (EMA) و خط قرمز یک دوره بیست روزه میانگین متحرک نمایی (EMA) است. زمانی که خط آبی بالای خط قرمز قرار بگیرد، میبایست لانگ بگیرید، و زمانی که برعکس آن رخ میدهد میبایست شورت بگیرید. در یک مارکت پرطرفدار این عمل یک اقدام قدرتمند است چراکه به شما اجازه میدهد تا در تحرکات بزرگی که اغلب از این سیگنال پیروی میکنند مشارکت داشته باشید. فلش اول یک سیگنال اشتباه را نشان میدهد، در حالی که فلش دوم سیگنال بسیار سودآور را نشان میدهد.
اینجاست که قدرت پیش بینی روندها پا به عرصه میگذارد. زمانی که شما در اولین فلش با استفاده از سه بار لانگ میگیرید، در واقع بیش از 100 پیپ نزول پیدا میکنید. با استفاده از قرار دادن استاپ در میانگین متحرک روند بلندمدت، احتمالاً میخواهید به هر نحو از آن معامله خارج شوید، زیرا ممکن است یک روند معکوس بالقوه در کمین باشد. در فلش دوم زمانی که لانگ گرفته بودید، فقط چند روز طول می کشید تا این ترید به نفع شما پیش برود. با رعایت استاپ در سبک معاملاتی خود مدیریت ترید نیز بدنبال آن خواهد آمد. در این مورد شما میتوانستید از یک توقف در زیر خط آبی بعنوان استاپ استفاده کنید یا در زیر خط قرمز منتظر یک توقف باشید. با فعال بودن در مدیریت پوزیشن، با دنبال کردن مارکت همراه با توقفها و پذیرش آنها در هنگام برخورد احتمال اینکه در درازمدت بازدهی بیشتری داشته باشید بسیار بیشتر از زمانی خواهد بود که استاپ را درست قبل از هجوم بازار از بین ببرید.
تصویر بالا تفاوت بین پیش بینی و آینده نگری را نشان میدهد. در این مورد، ما پیش بینی میکنیم که این ترید دارای نتیجه مشابهی بر اساس نتایج تریدهای قبلی است. از این گذشته، این الگو تقریباً مشابه الگوی قبلی بود، و همه چیزهای دیگر برابر باقی میمانند و انتظار میرود که روند آن به نفع ما باشد. سوالی که مطرح است این است که آیا آینده نگری در این خصوص رخ داد؟ مطلقا خیر، اگر چنین چیزی بود حد ضرر را در همان جایی که ترید قبلی تنظیم کرده بود، تنظیم نمیکردیم. بر خلاف پیش بینی، که از نتایج گذشته برای تعیین احتمالات آینده استفاده میکند، آینده نگری دقیق معمولا شامل ترکیبی از شانس و حدس و گمان، کمتر کردن نتایج بدست آمده بصورت خوش بینانه و قابل پیش بینی میشود.
عدم بکارگیری احساسات
با نظارت بر معاملات در زمان حقیقی و اقدام بر اساس آن، مطمئن خواهیم شد که احساسات نمیتوانند بر ما تأثیر بگذارند و باعث انحراف از هدف اصلی شوند. هدف ما قبل از انتخاب پوزیشن مشخص میشود. از آنجایی که در هدف ما احساسات دخیل نیستند، میتوانیم در زمان بالا گرفتن تب معاملات بهتر مطابق آن پیش برویم. سعی کنید احساسات را به حداقل برسانید، اما به طور کامل آن را حذف نکنید. چراکه شما یک انسان هستید و ترید مانند یک ربات برای شما ممکن نیست. بنابراین، با استفاده از نمودار بالا، میتوانید به وضوح ببینید که سیگنالها بر اساس عملکرد قیمت هر بار و ارتباط آن با میانگینهای متحرک، در کجا کار میکنند و کجا کار نمیکنند. نکته کلیدی این است که مالکیت معاملات خود را به دست بگیرید و بارها و بارها بر اساس برنامه معاملاتی خود عمل کنید.
نتیجه
عینیت برای بقا ترید ضروری است. تحلیل تکنیکل بسیاری از دیدگاهها در خصوص پیش بینی روندها به شیوهایی واضح و مختصر ارائه میدهد، اما مانند هر چیز دیگری در زندگی، تضمینی برای موفقیت ارائه نمی دهد. با این حال، با پایبندی به یک برنامه معاملاتی روزانه، احساسات ما به حداقل میرسد و میتوانیم احتمال انجام معامله بصورت برنده را تا حد زیادی افزایش دهیم. با گذشت زمان و تجربه، میتوانید یاد بگیرید که جهت معاملات خود را پیش بینی کنید و شانس خود را برای دستیابی به بازده بهتر افزایش دهید.
دیدگاهتان را بنویسید