چگونه بانکهای مرکزی عرضه پول را مدیریت میکنند؟
آنچه در این مقاله میخوانید...
چرا مقدار پول موجود در سیستم اقتصادی یک کشور مهم است؟
فرض کنید سیستم اقتصادی یک کشور بدن انسان و بانک مرکزی قلب آن است. قلب با پمپاژ خون پاک به سراسر بدن انسان، سلامت حیات انسان را تامین میکند. عملکرد بانک مرکزی نیز همانند قلب است، پول را به اقتصاد پمپاژ میکند تا آن را سالم نگه دارد و اقتصاد رشد کند. گاهی اوقات اقتصادها به پول کمتر و گاهی اوقات به پول بیشتری نیاز دارند. روشهایی که بانک های مرکزی برای کنترل مقدار پول استفاده می کنند بسته به وضعیت اقتصادی و قدرت بانک مرکزی دارد. برجستهترین بانکهای مرکزی جهان عبارتند از بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا که فدرال رزرو نامیده میشود، بانک مرکزی اروپا، بانک ملی سوئیس، بانک انگلستان، بانک خلق چین و بانک ژاپن. تأثیرگذاری بر نرخ بهره، چاپ پول و تعیین الزامات ذخیره بانکی، همه ابزارهایی هستند که بانک های مرکزی برای کنترل عرضه پول از آنها استفاده می کنند. سایر تاکتیکهایی که بانکهای مرکزی استفاده میکنند شامل عملیات بازار باز و تسهیل کمی است که شامل فروش یا خرید اوراق قرضه و اوراق بهادار دولتی است.
مقدار پول در گردش در یک سیستم اقتصادی مهم است زیرا بر روندهای اقتصاد خرد و کلان تأثیر می گذارد. در سطح خرد، عرضه زیاد پول رایگان و آسان به معنای خرج بیشتر مردم و کسبوکارها است. وقتی عرضه پول در سیستم اقتصادی بالا است، دریافت وام های شخصی، وام خودرو، یا وام مسکن برای افراد آسان تر است وهمچنین شرکت ها نیز تامین مالی را آسان تر انجام میدهند. در سطح اقتصاد کلان، مقدار پول در گردش در یک اقتصاد بر مواردی مانند تولید ناخالص داخلی، رشد کلی، نرخ بهره و نرخ بیکاری تأثیر می گذارد. بانکهای مرکزی تمایل دارند مقدار پول در گردش را برای دستیابی به اهداف اقتصادی کنترل کنند و بر سیاستهای پولی تأثیر بگذارند.
عرضه پول چیست؟
قبل از اینکه بخواهیم در مورد روشهای مدیریت عرضه پول توسط بانکهای مرکزی صحبت کنیم بهتر است با مفهوم عرضه پول به شکل دقیقتری آشنا شویم. عرضه پول به معنای کل موجودیِ پول در گردش یک کشور است. پول در گردش شامل سکه، اسکناسهای چاپی، شبه پول (مانند پولهای موجود در حسابهای قرض الحسنه، حسابهای سپرده و…) و در قالب سایر داراییهای نقدی است. عرضه پول شاخصی است که اطلاعات بسیار مفیدی از عملکرد اقتصادی و سلامت اقتصادی کشور در آینده در اختیار ما قرار میدهد.
تفاوت عرضه پول و حجم پول یک کشور (میزان نقدینگی) چیست؟
باید بگوییم لزوما پول عرضه شده در سیستم اقتصادی یک کشور، همان نقدینگی آن کشور محسوب نمیشود و این دو مفهوم کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. عرضه پول در واقع به تمام پولهایی اطلاق میشود که توسط سیستم بانکی منتشر شده است. در واقع با این تعریف میتوانیم عرضه پول را معادل با پول بدانیم که هر کدام از انواع این پولها که در قالب های مختلف مانند سکه، حساب سپرده و … وجود دارد، دارای سرعت نقد شوندگی متفاوت هستند. اما نقدینگی به میزان سهولتی اطلاق می شود که یک دارایی یا اوراق بهادار را می توانیم به وجه نقد آماده تبدیل کرد بدون اینکه بر قیمت بازار آن تأثیر بگذارد. نقدشونده ترین دارایی خود پول نقد است.
هر چه نقدینگی یک دارایی بیشتر باشد، تبدیل آن به پول نقد آسانتر و کارآمدتر است. دارایی های با قدرت نقد شوندگی کمتر زمان بیشتری برای تبدیل شدن به پول نقد نیاز دارند و ممکن است این تبدیل هزینه بیشتری داشته باشد. در واقع نقدینگی ارتباط بین عرضه و تقاضای پول است. میزان نقدینگی یک کشور یعنی میزانی از داراییها در ان کشور که به سادهترین و سریعترین شکل ممکن تبدیل به پول نقد میشوند. مثلا سپردههای موجد در بانکها جزو نقدینگی محسوب میشوند. اما املاک و مستغلات خیر.
چگونه بانک های مرکزی عرضه پول را تغییر میدهند؟
بانک های مرکزی از چندین روش مختلف برای افزایش یا کاهش حجم پول در سیستم بانکی استفاده می کنند. از این اقدامات به عنوان سیاست پولی یاد می شود. در اغلب کشورها بانک های مرکزی بر تمام سیاست های پولی داخلی نظارت دارند. این بدان معناست که آنها به طور کلی مسئول کنترل تورم و مدیریت نرخ بهره کوتاه مدت و بلند مدت هستند. آنها این تصمیمات را برای تقویت اقتصاد می گیرند و کنترل عرضه پول ابزار مهمی است که از آن استفاده میکنند. از جمله این ابزارهای مورد استفاده بانکهای مرکزی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
چاپ پول
در زمانی نه چندان دور، کشورها ارزهای خود را به یک استاندارد طلا متصل می کردند که میزان تولید آنها را محدود می کرد. به این صورت که هر کشوری برای میزان چاپ پول باید به میزان مشخصی پشتوانه طلا میداشت. اما در اواسط قرن بیستم و بعد از جنگ جهانی دوم این روند با چاپ پول بدون پشتوانه توسط ایالات متحده به پایان رسید، بنابراین در حال حاضر، بانک های مرکزی می توانند حجم پول در گردش را با چاپ ساده آن افزایش دهند. آنها می توانند هر چقدر که بخواهند پول چاپ کنند، اگرچه انجام این کار عواقبی دارد.
صرف چاپ پول بیشتر بر بازده اقتصادی یا سطح تولید تأثیر نمی گذارد، بنابراین با چاپ بیشتر، خود پول ارزش کمتری پیدا میکند. از آنجایی که این امر میتواند باعث تورم شود، چاپ پول بیشتر اولین انتخاب بانکهای مرکزی نیست.
تغییر و بازبینی در ذخایر اجباری / قانونی (Reserve requirments)
یکی از روشهایی که همه بانکهای مرکزی برای کنترل مقدار پول در اقتصاد استفاده میکنند، ذخایر اجباری یا قانوی (Reserve Requirement) است. بانکهای مرکزی، مؤسسات سپردهگذاری (یعنی بانکهای تجاری) را موظف میکنند تا مقدار معینی از وجوه را (که در خزانهها یا در بانک مرکزی ذخیره میشوند) در برابر میزان سپردههای موجود در حساب مشتریان خود نگه دارند. بنابراین، مقدار معینی از پول همیشه نگه داشته می شود و هرگز در گردش نیست. ذخیره قانوی جزو داراییهای نقدی بانکها محسوب میشود. در برخی کشورها، بانک های مرکزی حداقل مقداری را به عنوان ذخیره اجباری برای بانکها تعیین میکنند که اغلب معادل درصدی از بدهی بانکها به مشتریان است که به عنوان سپرده نزد این بانکها گذاشته شده است. به عنوان مثال ممکن است بانک مرکزی یک کشور، میزان ذخیره اجباری را برای بانکهای آن کشور 7% تعیین کند. یعنی اگر 1 میلیارد دلار سپرده نزد یک بانک تجاری وجود داشته باشد، باید آن بانک 70 میلیون دلار از آن را به عنوان ذخیره نگهداری کند و 930 میلیون دلار باقیمانده را وارد گردش خود کند. در برخی کشورها قانون معینی در مورد ذخیره اجباری وجود ندارد اما بانکها برای مواقع بحرانی مبالغی را نگهداری میکنند که با نام ذخایر اختیاری یا ویژه شناخته میشود.
زمانی که بانک مرکزی بخواهد پول بیشتری در اقتصاد گردش کند، می تواند ذخیره مورد نیاز را کاهش دهد. این به این معنی است که بانک می تواند پول بیشتری را وام دهد. اگر بخواهد حجم پول را در اقتصاد کاهش دهد، می تواند ذخیره مورد نیاز را افزایش دهد. این بدان معناست که بانک ها پول کمتری برای وام دادن دارند و بنابراین در صدور وام حساس تر خواهند بود.
بانک های مرکزی به طور دوره ای نسبت های ذخیره ای را که به بانک ها اعلام می کنند راتعدیل می کنند. به طور نمونه، در ایالات متحده (از اول ژانویه 2022)، مؤسسات سپرده گذاری کوچکتر با حساب تراکنش خالص تا 32.4 میلیون دلار از نگهداری ذخایر معاف هستند. موسسات متوسط با حساب های بین 32.4 میلیون دلار تا 640.6 میلیون دلار باید 3٪ از بدهی ها را به عنوان ذخیره کنار بگذارند. مؤسسات با بیش از 640.6 میلیون دلار دارای 10 درصد ذخیره الزامی هستند.
در 26 مارس 2020، در پاسخ به همهگیری ویروس کرونا، فدرال رزرو نسبتهای ذخایر اجباری را به 0 درصد کاهش داد و به عبارت دیگر، الزامات ذخیره را برای همه مؤسسات سپردهگذاری ایالات متحده حذف کرد.
تغییر نرخ بهره، بویژه نرخ بهره کوتاه مدت
ارتباط تنگاتنگی بین عرضه پول و نرخ بهره وجود دارد. اگر سایر عوامل تغییر نکند، به طور بنیادی با افزایش عرضه پول نرخ بهره در بازار کاهش مییابد و با کاهش عرضه پول نرخ بهره افزایش مییابد.
در بیشتر موارد، بانک مرکزی نمی تواند به طور مستقیم نرخ بهره وام هایی مانند وام مسکن، وام خودرو یا وام های شخصی را تعیین کند. با این حال، بانک مرکزی ابزارهای خاصی برای سوق دادن نرخ بهره به سطوح مطلوب دارد. به عنوان مثال، بانک مرکزی کلید نرخ سیاستی را در دست دارد – نرخی که بانک های تجاری با آن می توانند از بانک مرکزی وام بگیرند (در ایالات متحده به این نرخ تنزیل فدرال میگویند).
زمانی که بانک ها با نرخ پایین تری از بانک مرکزی وام می گیرند، این پس انداز را با کاهش هزینه وام به مشتریان خود منتقل می کنند. نرخ بهره پایین تر تمایل به افزایش استقراض دارد و این بدان معناست که مقدار پول در گردش افزایش می یابد. به عبارت دیگر نرخ های پایین تر، عرضه پول را افزایش می دهد و فعالیت های اقتصادی را تقویت می کند. با این حال، کاهش نرخهای بهره باعث افزایش تورم میشود، بنابراین بانکهای مرکزی باید مراقب باشند که نرخهای بهره را برای مدت طولانی کاهش ندهند.
به عنوان یک مثال تاریخی به این مورد می توان اشاره کرد. در دوره پس از بحران اقتصادی 2008، بانک مرکزی اروپا نرخ بهره را برای مدت طولانی یا در صفر یا زیر صفر درصد نگه داشت و این امر بر اقتصاد و توانایی کشورهای حوزه یورو برای رشد سالم تأثیر منفی گذاشت. در فاجعه اقتصادی، بسیاری این مورد را به عنوان الگویی از کارهایی که نباید پس از یک رکود اقتصادی در مقیاس بزرگ انجام داد، در نظر گرفته اند.
اعمال عملیات بازار باز (Open Market Operations)
قبل از اینکه نحوه استفاده بانکهای مرکزی از ابزار عملیات بازار باز را توضیح دهیم، بهتر است با مفهوم آن آشنا شویم.
عملیات بازار باز (Open Market Operations) چیست؟
عملیات بازار باز سیاستی است که از سوی بانک مرکزی یک کشور اجرا میشود تا منابعی را در اختیار گروهی از بانکها قرار دهد یا منابعی را از سوی آنها جذب کند. به عبارت دیگر بانک مرکزی از طریق اعمال مکانیسم عملیات بازار باز، خرید یا فروش اوراق قرضه دولتی را انجام میدهد. به این صورت که بانک مرکزی برای نرخ بهره هدف مشخصی را تعیین میکند، سپس از طریق خرید یا فروش اوراق قرضه یا سایر ابزارهای مالی، آن نرخ بهره هدف را به تحقق میرساند.
چگونه بانک مرکزی از ابزار عملیات باز برای کنترل عرضه پول استفاده میکند؟
بانکهای مرکزی با خرید یا فروش اوراق قرضه دولتی از طریق عملیات بازار باز (OMO) بر مقدار پول در گردش تأثیر میگذارند. زمانی که بانک مرکزی به دنبال افزایش حجم پول در گردش است، اوراق قرضه دولتی را از بانکها و موسسات تجاری خریداری می کند. این امر دارایی های بانک را آزاد می کند. آنها اکنون پول نقد بیشتری برای وام دارند. در نتیجه وام بیشتری میدهند. زمانیکه بانک های مرکزی اوراق قرضه دولتی را از بانکها خریداری میکنند، در واقع قسمتی از یک سیاست پولی انبساطی یا تسهیلی را انجام می دهند که باعث کاهش نرخ بهره در اقتصاد می شود. در مواقعی که باید پول از سیستم اقتصادی حذف شود، برعکس اتفاق می افتد.
در ایالات متحده، فدرال رزرو از عملیات بازار باز برای رسیدن به نرخ هدفمندی وجوه فدرال استفاده می کند، نرخ بهره ای که بانک ها و مؤسسات با آن یک شبه به یکدیگر وام می دهند. طرفین وام گیرنده با نرخ خود مذاکره می کند و میانگین آن نرخ وجوه فدرال است. نرخ وجوه فدرال، به نوبه خود، بر هر نرخ بهره دیگری تأثیر میگذارد. عملیات بازار باز ابزاری است که به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد زیرا انعطاف پذیر و آسان و مؤثر است.
ارائه برنامه تسهیل کمی (Quantitative Easing Program)
در شرایط وخیم اقتصادی، بانکهای مرکزی میتوانند عملیات بازار آزاد را یک گام فراتر ببرند و برنامهای برای تسهیل کمی ایجاد کنند. با اجرای برنامه تسهیل کمی، بانکهای مرکزی پول ایجاد میکنند و از آن برای خرید داراییها و اوراق بهادار مانند اوراق قرضه دولتی استفاده میکنند. این پول با دریافت دارایی های خریداری شده توسط بانک مرکزی وارد سیستم بانکی می شود. ذخایر بانکها افزایش مییابد بطوریکه بانکها را تشویق میکند وامهای بیشتری بدهند، این امر به کاهش نرخهای بهره بلندمدت و تشویق سرمایهگذاری کمک میکند. اولین بار پس از بحران مالی 2007-2008، بانک انگلستان و فدرال رزرو برنامه های تسهیل کمی را راه اندازی کردند.
سخن پایانی
بانک های مرکزی سخت تلاش میکنند تا اطمینان حاصل کنند که اقتصاد یک کشور سالم باقی میماند. یکی از راههایی که بانکهای مرکزی به این هدف دست مییابند، کنترل مقدار پول در گردش در اقتصاد است. ابزارهای آنها شامل تأثیرگذاری بر نرخ بهره، تنظیم ذخیره اجباری، به کارگیری تاکتیکهای عملیات بازار باز و سایر رویکردهای دیگر است. داشتن مقدار مناسب پول در گردش برای تضمین یک اقتصاد باثبات و پایدار بسیار مهم است.