آرون گروپس

چگونه پورتفوی خود را مجددا متعادل کنیم؟

تصور کنید که می توانستیم یکبار برای همیشه یک پورتفوی سرمایه گذاری تنظیم کنیم و بعد از آن، به بقیه کارهایمان بپردازیم و سرمایه گذاریمان خود بخود پیش برود و سودده باشد. اما همه می دانیم که سرمایه گذاری به این شکل نیست و سهمی که امروز برایمان سودآور بوده، بعید نیست که فردا زیان ده شود. تغییراتی که در بازار و در نتیجه ارزش کلاس های دارایی مختلف رخ می دهد ما را ملزم می کند که هر از چندگاهی، سرمایه گذاری های خود را برای هماهنگی و سودده بودن و نیز سطوح ریسکی که در معرض آن قرار داریم مجددا بررسی کنیم. در صورتیکه وزن طبقات مختلف دارایی در پورتفو تغییر کرده و پورتفو از تعادل مورد نظر ما خارج شده باشد، می توانیم با  متعادل کردن مجدد پورتفو آن را مجددا متعادل کنیم و وزن هر طبقه دارایی در سبد را به وزن مورد نظرمان تغییر دهیم. اما متعادل کردن مجدد  یا ریبالانس کردن چیست و چه زمانی و چگونه پورتفوی خود را مجددا متعادل کنیم؟
اگر می خواهید که همه چیز را درباره متعادل کردن پورتفو بدانید تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

متعادل کردن مجدد پورتفو چیست؟

برای اینکه بدانیم مجددا متعادل کردن پورتفو چیست، بهتر است ابتدا بدانیم که متعادل کردن پورتفو به چه معناست و یک پورتفوی متعادل چه ویژگی هایی دارد.
هر شخصی که می خواهد برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی اقدام کند، این کار را با تعیین یک هدف و انتخاب یک استراتژی خرید و فروش دارایی برای رسیدن به آن هدف شروع می کند. این استراتژی بایستی بتواند پتانسیل سود را با میزان ریسک قابل تحمل برای شخص متعادل کند. به بیان ساده تر، یک پورتفوی متعادل پورتفویی است که میزان تحمل ریسک آن با اهداف سرمایه گذار متناسب باشد. یک پورتفوی متعادل ترکیبی از کلاس های دارایی مختلف است که وزن هر کدام از این کلاس های مختلف دارایی، در پورتفو مشخص است. پورتفوی متعادل معمولا می تواند ترکیبی از سهام و اوراق قرضه باشد. سهام به منظور تقویت رشد سرمایه و بازدهی بالاتر و اوراق قرضه، برای ایجاد ثبات و تضمین درآمد از طریق سرمایه گذاری به پورتفو اضافه می شوند. به عنوان مثال یک پورتفوی سرمایه گذاری بلند مدت می تواند شامل 80% سهام و 20% اوراق قرضه باشد و پر واضح است که، این 80% بایستی سهام متنوعی را پوشش دهد مثلا، تقسیم این مقدار به سهام شرکت های بزرگ، شرکت های کوچک و نیز شرکت های بین المللی، می تواند تقسیم بندی مناسبی باشد. تنوع در اوراق قرضه نیز مطلوب است و می تواند مثلا شامل اوراق قرضه دولتی و شرکتی بشود. حال ممکن است به دلیل نوسانات بازار این تعادل به هم بخورد و مثلا، قیمت سهام افت کرده و اوراق قرضه با ارزش تر شوند. در این حالت و به دلیل کم شدن قیمت سهام، درصدی که سهام در پورتفوی شما به خود اختصاص داده اند کاهش یافته و به 70% می رسد درحالیکه، به دلیل بالا رفتن ارزش اوراق، سهم اوراق قرضه در پورتفو افزایش یافته و به 30% خواهد رسید.
همانطور که می بینید در این شرایط تعادل پروتفو به هم خورده است و کلاس های مختلف دارایی، سهمی بیشتر یا کمتر از آنچه به آنها اختصاص داده بودید را در اختیار گرفته اند. در اینجاست که متعادل کردن مجدد پورتفو به کمک می آید و شما می توانید با خرید و فروش کلاس های مختلف دارایی در پروتفوی خود به منظور برگردان پورتفو به تخصیص دارایی هدفتان، پورتفو را مجددا متعادل کنید. به عنوان نمونه در مثال بالا می توانید 10% از اوراق قرضه خود را فروخته و درآمد حاصل از آن را برای خرید سهام هزینه کنید. متعادل کردن مجدد پورتفو غالبا می تواند بازدهی سبد سرمایه گذاری شما را افزایش دهد چرا که، شما بخشی از سرمایه گذاری که ارزش آن افزایش یافته را می فروشید و درآمد حاصل از آن را صرف خرید بخش دیگر می کنید که در حال حاضر ارزش آن کاهش یافته است. بنابراین در متعادل کردن مجدد، ممکن است بتوانیم در اوج قیمت بفروشیم و در کف قیمت بخریم که، همانطور که می دانیم این حالت ایده آل سرمایه گذاری است.

Rebalancing

چند وقت یکبار پورتفوی خود را مجددا متعادل کنیم؟

اینکه هر سرمایه گذار چند وقت یکبار پورتفوی خود را مجددا متعادل می کند، به عوامل مختلفی مثل هزینه های تراکنش، ترجیحات شخصی، ملاحظات مالیاتی، میزان تحمل ریسک و یا سن فرد بستگی دارد. به عنوان مثال سرمایه گذاری که در دهه های 20 یا 30 زندگی خود است نیاز کمتری به متعادل کردن پورتفوی خود در مقایسه با فردی دارد که در آستانه بازنشستگی است و نیاز به کسب سودهای بیشتر از سرمایه گذاری های خود دارد. اگرچه هیچ قاعده ای در این باره وجود ندارد اما، به طور کلی سه رویکرد کلی برای اینکه چند وقت یکبار بایستی پورتفوی خود را مجددا متعادل کنیم وجود دارد.

  • رویکرد اول و ساده تر رویکرد مبتنی بر زمان است. یعنی خیلی ساده سبد سرمایه گذاری خود را هر فصل، هر شش ماه یا حتی هر یکسال یکبار مجددا متعادل کنیم. علاوه بر سادگی، این رویکرد یک امتیاز مهم دیگر هم دارد و آن، حذف احساسات سرمایه گذار است. احساسات می تواند باعث شود که سرمایه گذار طی نوسانات شدید بازار به سراغ پورتفوی خود رفته و بدون هیچ مبنای منطقی، تغییراتی در آن ایجاد کند.
  • رویکرد دوم که توسط بسیاری از مشاوران مالی توصیه می شود، مجددا متعادل کردن پورتفو بر اساس “آستانه تحمل” است. آستانه تحمل در اینجا به معنای میزان مجاز برای تغییرات سهم تخصیص یافته ای است که سرمایه گذار برای کلاس های مختلف دارایی در پورتفوی خود در نظر می گیرد. به عنوان مثال فرض کنید که یک سرمایه گذار آستانه تحمل تخصیص دارایی در پورتفوی خود را 30% در نظر گرفته است یعنی، اگر میزان یک دارایی در پورتفو 30% کم یا زیاد شد، مجددا اقدام به متعادل کردن پورتفو خواهد کرد. به عنوان یک مثال عددی، فرض کنید که این سرمایه گذار در تخصیص اولیه، سهم سهام شرکت های بزرگ را در پورتفوی خود 50% در نظر گرفته است. 30% از 50% برابر با 15% می شود. به این معنا که اگر ارزش سهام شرکت های بزرگ در پورتفوی این سرمایه گذار 15% افزایش یا کاهش یابد، سرمایه گذار اقدام به متعادل کردن مجدد پورتفوی خود خواهد کرد. یا اگر سهم تخصیص یافته اولیه اوراق قرضه در این سبد دارایی 20% در نظر گرفته شده باشد، 30% از 20% برابر با 6% خواهد بود بنابراین، اگر ارزش اوراق قرضه در سبد 6% تغییر کند، سرمایه گذار اقدام به مجددا متعادل کردن آن خواهد کرد.
    متعادل کردن مجدد پورتفو بر مبنای آستانه تحمل نیز مزایایی با خود دارد. اول از همه و مشابه با تعادل مجدد بر مبنای زمان، اینجا نیز یک استاندارد عینی داریم که تعادل مجدد را بر مبنای آن انجام می دهیم و بنابراین، احساسات از تصمیم گیری ها حذف می شود.
    مزیت دوم و برتری این روش نسبت به رویکرد مبتنی بر زمان این است که، مجددا متعادل کردن پورتفو بر اساس عملکرد واقعی یک طبقه دارایی مشخص -و نه صرفا بر مبنای زمان- انجام می گیرد. در مورد اینکه بهترین آستانه تحمل برای ریبالانس کردن طبقات مختلف دارایی با بازده مورد انتظار مشابه چه عددی است، مطالعاتی نیز انجام شده و به نظر می رسد اگر این عدد را 20% در نظر بگیریم، در دراز مدت بازدهی پورتفو را بهتر خواهد کرد.
  • یک رویکرد دیگر نیز برای تعیین زمان متعادل کردن مجدد پورتفو وجود دارد و آن، ترکیب دو رویکرد بالاست به این شکل که، در یک بازه زمانی تعیین شده (مثلا هر شش ماه یکبار) پورتفوی خود را چک کنیم که اگر تخصیص کلاس های مختلف دارایی از آستانه تحملی که تعیین کرده ایم فراتر رفته است، نسبت به متعادل کردن مجدد آن اقدام کنیم. روش سوم سطح مدیریت ریسک بهتری را ارائه می دهد.

چرا تعادل پورتفو و مجددا متعادل کردن آن مهم است؟

همانطور که گفتیم پس از اینکه سرمایه گذار هدف و استراتژی رسیدن به هدف خود را مشخص می کند، در واقع در حال مدیریت ریسک پورتفوی سرمایه گذاری خود است که با تخصیص درصدهای مشخصی از پورتفو به کلاس های دارایی مختلف آن را انجام می دهد. این عمل همان بالانس کردن یا متعادل کردن پورتفو نام دارد. اما به مرور زمان و با ایجاد تغییرات در بازار، درصد این تخصیص ها در پورتفو ثابت نمی ماند و تغییر خواهد کرد. با تغییر در بازدهی اوراق بهادار و کلاس های مختلف دارایی، ترکیب دارایی ایجاد شده توسط سرمایه گذار نیز تغییر کرده و در نتیجه، ریسک پورتفو ممکن است افزایش یا کاهش پیدا کند. مثلا فرض کنید یک سرمایه گذار در پورتفوی خود ترکیبی از 40% سهام، 50% اوراق قرضه و 10% اوراق خزانه را در نظر گرفته است. حال فرض کنید که سرمایه گذار مورد نظر ما –که در طول یکسال گذشته نسبت به تغییرات پورتفوی خود بی توجه بوده است- پس از یکسال به آن سری زده است. در این زمان سرمایه گذار متوجه می شود که  درصد تخصیص دارایی ها در پورتفو تغییر کرده و سهم سهام به 50% افزایش یافته در حالیکه، اوراق قرضه به 35% و سهم اوراق خزانه نیز به 15% کاهش یافته است.
این تغییر در درصد تخصیص ها به دلیل افزایش ارزش سهام و همزمان کاهش ارزش اوراق رخ داده است. سهم سهام از پورتفو، به میزان 25% از مقدار تخصیص یافته اولیه اش (25% از 40% یعنی 10%) بیشتر شده است.
 این موضوع، باعث می شود که پورتفو از تعادل خارج شده و میزان تحمل ریسکی که سرمایه گذار برای خود در نظر گرفته است تحت تاثیر قرار بگیرد. همین جاست که سرمایه گذار بایستی وارد عمل شده و پورتفوی خود را مجددا متعادل کند و نسبت سهام به اوراق را به نسبتی که تحمل ریسک را منطقی تر می کند برگرداند.
به طور کلی در صورتیکه تعادل مجدد در پورتفو رخ ندهد، اغلب پورتفوها به سمت سهام بیشتر و اوراق قرضه کمتر خواهند رفت چرا که، بازدهی سهام غالبا بیشتر از اوراق قرضه است. اما اگرچه سهام بیشتر در پورتفو می تواند به بازدهی بالاتر آن در دراز مدت منجر شود اما، در عین حال ریسک سرمایه گذاری را نیز افزایش خواهد داد. بدین ترتیب در یک پورتفوی نامتعادل، هم سود بیشتر است و هم ضرر بیشتر خواهد بود. در نهایت و بسته به میزان توانایی پورتفو برای مقابله با ضررهای کوتاه مدت، این سطح ریسک بالاتر می تواند به کلی منجر به تغییر مسیر سرمایه گذاری فرد شود.
 از سوی دیگر، تعادل مجدد پورتفو می تواند منجر به بهبود بازده سرمایه گذاری شود. این اتفاق وقتی رخ می دهد که سرمایه گذار دو یا چند دارایی که بازدهی بلند مدت مشابهی دارند را مجددا متعادل کرده و درصد سهم مناسبی را به آنها اختصاص می دهد.
یک مزیت دیگر متعادل کردن مجدد پورتفو این است که این امکان را به سرمایه گذار می دهد که بتواند به آرامی، تغییراتی را که لازم می بیند در سرمایه گذاری خود ایجاد کند. مثلا سرمایه گذاری را در نظر بگیرید که با افزایش سن، میزان تحمل ریسک و اهداف مالی اش تغییر کرده و بنابراین، می خواهد که میزان تخصیص دارایی ها در پورتفوی خود را اصلاح کند؛ متعادل کردن مجدد پورتفو این امکان را در اختیار وی قرار خواهد داد.

پیامدهای متعادل نکردن مجدد پورتفو

یک باور غلط بین سرمایه گذاران وجود دارد که می گوید اگر یک سرمایه گذاری در طول یکسال گذشته سودده بوده، سال بعد نیز سودده خواهد ماند. اگرچه اشتباه بودن این باور بارها و بارها ثابت شده اما، سرمایه گذاران همچنان به افزودن وزن سرمایه گذاری های سودده سال پیش و کم کردن وزن سرمایه گذاری در صندوق های با درآمد ثابت در پورتفوی خود ادامه می دهند. اگر چه نمی توان به قطع و یقین پیش بینی کرد که یک دارایی در آینده سودده یا زیان ده خواهد بود اما، نوسانی بودن بازار سهام می تواند به این معنا باشد که سود امسال به ضرر سال بعد تبدیل خواهد شد و یا برعکس. حتی اگر رالی صعودی سهام در سال دوم نیز ادامه پیدا کند، پورتفو باز هم بیشتر و بیشتر نامتعادل و سهم سهام بزرگتر خواهد شد.
این حالت به این معنی است که پوشش ریسک بیشتر نادیده گرفته شده و و ریسک سرمایه گذاری افزایش خواهد یافت. عموما سرمایه گذاران ریسک پذیر آمادگی پذیرش ریسک های ناشی از وزن دهی بیشتر به سهام در پورتفوی سرمایه گذاری را دارند در حالیکه، ریسک گریزها ترجیح می دهند به سمت سرمایه گذاری های امن مانند اوراق خزانه و یا صندوق های با درآمد ثابت بروند و پتانسیل صعود را فدای امنیت سرمایه گذاری نکنند.
در کل اگر این نکته را همواره در نظر داشته باشید که متعادل کردن مجدد پورتفو به منظور کنترل سطح ریسک صورت می گیرد و افزایش بازدهی هدف اولیه آن نیست. در اینصورت فروش دارایی های با بازدهی بالا و خرید دارایی های با بازدهی کم، منطقی به نظر خواهد رسید. متعادل کردن مجدد پورتفو فارغ از بازارهای صعودی و نزولی است و به زمانبندی بازار برای سود و زیان مربوط نیست بلکه، به اصول اولیه برای موفقیت در سرمایه گذاری مرتبط است. متعادل کردن مجدد پورتفو یک استراتژی برای حذف احساسات در سرمایه گذاری و رسیدن به اهداف بلند مدت ارائه می دهد.

چگونه پورتفوی خود را مجددا متعادل کنیم؟

مسیر متعادل کردن مجدد پورتفو بسیار سرراست است. در وهله اول بایستی بدانید که در شروع کار چقدر سرمایه گذاری کرده اید. سپس آن دسته از دارایی های خود را که از درصد تخصیص داده شده منحرف شده اند را مشخص کنید. در اینجا استفاده از یک آستانه تحمل می تواند کمک کننده باشد. اکنون می توانید سرمایه گذاری هایی را که از آستانه شما فراتر رفته و ارزش آنها بیشتر شده است را بفروشید تا به حدی که به آن تخصیص داده اید برگردند و سپس، درآمد حاصل از فروش این دارایی ها را صرف خرید آن دسته از کلاس های دارایی کنید که کمتر از تخصیص مورد نظرتان هستند. به طور کلی، متعادل کردن مجدد پورتفو می تواند یک استراتژی مفید باشد از آنجا که، شما سرمایه گذاری هایی را که سود کرده اند در قیمت بالا می فروشید و درآمد حاصل از آن را صرف خرید دارایی هایی می کنید که قیمت آنها کاهش یافته است.
یک روش دیگر و بعضا بهتر برای متعادل کردن مجدد پورتفو این است که برای خرید دارایی های که کم ارزش شده اند، سرمایه جدید تزریق کنید و دارایی هایی که ارزشمند شده اند را نفروشید. این کار باعث می شود که بتوانید دارایی هایی که عملکرد خوب داشته اند را به امید ادامه عملکرد خوبشان، به حال خود بگذارید. اینکه از چه روشی و هر چند وقت یکبار پورتفوی خود را مجددا متعادل می کنید مهمترین بخش ماجرا نیست بلکه، آنچه مهم است برنامه ریزی برای انجام این کار و متعهد بودن به آن است.
در انتها در نظر داشته باشید که بنا به شرایط و اهداف سرمایه گذاری تان و نیز سطح محافظه کاری یا تحمل ریسکی که در حال حاضر دارید، می توانید در حین متعادل کردن مجدد پورتفو سطح تخصیص اولیه ای را که در نظر گرفته بودید اجرا کنید یا اینکه مقدارهای جدیدی را به کلاس های دارایی مختلف اختصاص دهید.

راه های کاهش مالیات در تعادل مجدد پورتفو

تا زمانی که خرید و فروشی انجام می دهید و درآمد یا سرمایه ای دارید، بایستی مالیات آن را بپردازید بنابراین، در حین متعادل کردن مجدد پورتفو نیز بایستی پیامدهای مالیاتی را مد نظر داشته باشید. یکی از راه هایی که با استفاده از آن می توان میزان مالیات در حین متعادل کردن مجدد پورتفو را کاهش داد، تزریق نقدینگی جدید و استفاده از آن برای خرید دارایی های جدید به منظور متعادل کردن پورتفو است. بدین وسیله شما مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نخواهید شد. یک راه دیگر برای کاهش مالیات، استفاده از سود حاصل از دارایی های با درآمد ثابت فعلی مانند اوراق خزانه داری برای انجام فرآیند متعادل کردن مجدد پورتفو است.
اگر شما از یک حساب مشمول مالیات برای متعادل کردن مجدد پورتفوی خود استفاده می کنید، بایستی اجتناب از فروش غیر ضروری دارایی های با عملکرد بالا (و در نتیجه با مالیات بالا) را مد نظر داشته باشید. از طرفی سرمایه گذار می تواند با خرید کلاس های دارایی که در حال حاضر بسیار کمتر از ارزش واقعی خود قیمت گذاری شده اند، بخشی از هزینه ای که بابت مالیات بر درآمد یا مالیات بر عایدی سرمایه می پردازد را جبران کند.
یکی دیگر از راه های کاهش مالیات، استفاده از استراتژی برداشت از دست دادن-مالیات (tax-loss harvesting) است. در این استراتژی دارایی ها در ضرر فروخته می شوند تا جایی که بدهی های مالیات بر عایدی سرمایه جبران شود.

استفاده از روبو-ادوایزرها برای متعادل کردن مجدد پورتفو

سرمایه گذاری به کمک یک Robo-Advisor این اطمینان را به سرمایه گذار می دهد که بدون هیچ تلاش اضافه ای از جانب وی، پورتفوی معاملاتی اش به صورت پیوسته متعادل نگه داشته می شود. روبو ادوایزرها معمولا 0.25% از کل دارایی های که در طول سال برای شما مدیریت می کنند را به عنوان کارمزد کسر می کنند. برخی از روبو ادوایزرهای معروف مانند Betterment و  Wealthfront سطوحی از برداشت از دست دادن مالیات را نیز برای کاربران خود مدیریت می کنند.

نتیجه گیری

همانطور که می دانیم یک سرمایه گذاری اصولی با تعیین هدف شروع شده و با پیاده سازی استراتژی مناسب به منظور رسیدن به آن هدف ادامه می یابد. در یک استراتژی که میزان ریسک به ریوارد مناسبی دارد، غالبا به هر کدام از کلاس های دارایی درصد مشخصی از پورتفو اختصاص می یابد. به مرور زمان و در اثر تغییراتی که در بازار رخ می دهد، میزان این تخصیص ها تغییر کرده و کم و زیاد می شود. در این صورت نیاز است که سرمایه گذار اقدام به متعادل کردن مجدد پورتفو کند تا بتواند سطح ریسک را در سطح مطلوب خود نگه دارد. تعادل مجدد پورتفو بخش مهمی از مدیریت یک سبد سرمایه گذاری است. سرمایه گذارانی که پورتفوی خود را مجددا متعادل می کنند، سطح ریسک سرمایه گذاری شان را ثابت نگه داشته و حتی بازدهی پورتفو را بهبود می دهند. این کار با فروش بخشی از کلاس های دارایی که بیش از حد تخصیص یافته در ابتدای سرمایه گذاری رشد کرده اند و خرید دارایی هایی که میزان تخصیص آنها کاهش یافته است انجام می شود و این کار تا زمانی ادامه پیدا می کند تا وزن هر طبقه دارایی به میزان از پیش تعیین شده قبلی برگردد. هنگامی که پورتفوی خود را مجددا متعادل می کنید توجه کردن به ملاحظاتی از قبیل مالیات هایی که بر درآمد و عایدی حاصل از سرمایه تعلق می گیرد، ضروری است.

خروج از نسخه موبایل