جفت ارزها در بازار فارکس از عنوان کامل استفاده نمی کنند، بلکه از کدهای استاندارد شده ای که به وسیله سازمان استاندارد جهانی گسترش یافته، به کار گرفته شده است. این یکسان سازی جهانی کدها سه حرف را برای تعریف نام ارزها تعریف می کند. دو حرف نخست از این کد، دو حرف اول نام کشور را مطابق استاندارد معینی در برمی گیرد و حرف سوم مربوط به نام ارز آن کشور است. به طور مثال برای نمایش دلار آمریکا، از دو حرف ابتدای ایالات متحده یعنی US استفاده شده و حرف سوم از نام پول رایج آمریکا یعنی دلار Dollar برگرفته شده است و سر جمع به USD کد گذاری شده است.
فهرست مطالب
در برخی موارد سومین حرف، معنی “جدید New” را القا می کند. برای مثال ارزشگذاری مجدد بر روی پزو مکزیک باعث شد که کد آن به شکل MXN تغییر یابد. همچنین کد روبل روسیه از RUR به RUB تغییر کرده و حرف B از سومین حرف روبل Ruble گرفته شده است.
ارز | کد |
دلار آمریکا | USD |
یورو | EUR |
ین ژاپن | JPY |
پوند استرلینگ انگلستان | GBP |
فرانک سوئیس | CHF |
دلار کانادا | CAD |
دلار استرالیا | AUD |
دلار نیوزلند | NZD |
مهمترین ارزها پس از جنگ جهانی در جدول بالا مشاهده می کنید، که به ارزهای اصلی شهرت دارند. پر معامله ترین و مهمترین ارزهای دنیا از ویژگی های همچون اقتصاد پویا، حکومت باثبات، نظام پولی قوی و موثر بهره می جویند. کدهای استاندارد هم به صورت جداگانه و هم برای شناختن جفت ارزهای گوناگون به کار می رود. به عنوان مثال دلار آمریکا در برابر فرانک سوئیس به صورت USDCHF نشان داده می شود.
ارزها نام های دیگری بین معامله گران دارا هستند، به طور مثال به دلار استرالیا “آزی Aussie” گفته می شود. در جدول زیر نام برخی از آنها قرار گرفته است:
دلار آمریکا | Greenback – Buck | دلار استرالیا | Aussie |
پوند استرلینگ انگلستان | Cable – Quid | دلار نیوزلند | Kiwi |
فرانک سوئیس | Swissy | دلار کانادا | Loonie |
دادوستد ارز به طور کلی مبادله یک ارز با ارز دیگر در یک نرخ توافق شده است. با توجه به آنکه نرخ مبادله قیمت یک ارز بر حسب ارز دیگر است، باید در هر نرخ مبادله، دو ارز وجود داشته باشد. بدین ترتیب هر دادوستد شامل دو ارز یا پول محلی است. مانند قیمت یورو بر حسب دلار آمریکا. اگر نرخ جاری مبادله یورو در برابر دلار آمریکا برابر 1.0000 باشد، این بدان معنی است که یگ یورو با 1 دلار آمریکا برابر است. به قول دیگر، یک یورو توانایی خرید یک دلار آمریکا را دارد.
مثالی از بازار نقد را جهت درک بهتر در اینجا بازسازی کنیم:
یک بانک( یا بروکر) بر روی پلتفرم معاملاتی، جفت ارز دلار به فرانک سوئیس را در نرخ 70-1.1265 قیمت می دهد. در این خصوص نرخ تقاضای بانک (پیشنهاد خرید Bid) 1.1265 است که معمولاً در طرف چپ نمایش داده می شود. این نرخ یعنی بانک تمایل دارد در این نرخ دلار فرانک را خریداری کند. در حقیقت یک معامله گر در این نرخ میتواند دلار فرانک را بفروشد.
نرخ عرضه بانک (پیشنهاد فروش Offer or Ask) که در سمت راست معمولاً به نمایش در می آید، به این معنی است که بانک تمایل دارد در این نرخ جفت ارز را به فروش برساند. در واقع معامله گر می تواند در این نرخ از بانک خریداری کند.
اختلاف بین نرخ عرضه(پیشنهاد خرید) و نرخ تقاضا(پیشنهاد فروش) دامنه نرخ پیشنهادی بروکر گفته می شود. که در اصطلاح تخصصی اسپرد Spread شهرت دارد. برای مثال بالا، دامنه نرخ پیشنهادی پنج واحد است. یک واحد نوسان ارز، تغییر آخرین رقم اعشاری(دهدهی) نوسانات نرخ مبادله است. در اصطلاح تخصصی پبپ Pip گفته می شود. دقت کنید واحدهای اعشار برای ارزها معمولا 4 رقم می باشد و برای ین ژاپن 2 رقم است.
شرایط عرضه و تقاضا جفت ارزها در فارکس
برای بررسی شرایط عرضه و تقاضا جفت ارزها در فارکس نیاز است که بازار هر ارز بصورت منفرد مورد بررسی قرار بگیرد. هر ارز برای خود بازاری خاص دارد که می تواند بر روی نرخ جفت ارزهایی خاص اثرگذاری داشته باشد. هرچه مقدار مبادله برای ارزی بیشتر باشد، قدرت تاثیرگذاری آن ارز بیشتر است و در واقع ارزی که عرضه و تقاضای بیشتر دارد، نقش تعیین کننده تری در نرخ برابری آن زوج در مقابل سایر ارزها دارد مگر اینکه ارز قوی تر، عرضه و تقاضای ثابت داشته باشد تا ارز ضعیف تر این مجال را پیدا کند که، بر نرخ برابری اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
به عنوان مثال در جفت ارز دلار ایالات متحده به فرانک سوئیس نقش مهمتر را “دلار” ایفا می کند و اگر عرضه و تقاضای دلار دستخوش تغییر شود، این تغییر باعث جابه جایی نرخ برابری این جفت ارز دارد مگر آنکه بهره و تقاضای دلار اندک باشد و یا وجود نداشته باشد تا عرضه و تقاضای فرانک بر بازار اثر بگذارد.
از این رو در بازار ارز، دلار مهمترین جایگاه را دارا می باشد. بدین معنا که بیشترین حجم معاملات وابسته به دلار است. از طرف دیگر کارمزدهای مناسب دلار در مقابل سایر ارزها این مزیت را در بسیاری مواقع ایجاب می کند که به جای مبادله متقاطع بر روی یک جفت ارز که دلار وجود ندارد، ابتدا تک تک آنها در مقابل دلار تبدیل شود. سپس هر کدام از آنها از طریق واسطه ارز دلار به یکدیگر تبدیل شوند. این موضوع به علاوه حجم حدود 90 درصدی دلار در کل مبادلات ارز و قیمت گذاری مرسوم کالاهای جهانی به دلار باعث می شود دلار از جایگاهی بسیار ویژه در بازار ارز برخوردار باشد.
پس از دلار آمریکا، مهمترین نقش را در بازار ارز ، ین ژاپن دارد. عرضه و تقاضای ین ژاپن، نرخ ارز تک تک ارزهای مقابل را تحت تاثیر قرار می دهد به جز در مقابل دلار ایلات متحده، که در واقع این جدول به ما نشان می دهد عرضه و تقاضای ین بر تمامی ارزهای روبروی خود به جز دلار ایالات متحده تاثیر دارد.
شاید این سوال پیش بیاید ین نسبت به یورو باید ارجحیت داشته باشد، ولی در واقع شرایط اینگونه نیست. در واقع عرضه و تقاضای ین بر عرضه و تقاضای یورو ارجحیت دارد و بر نرخ برابری یورو به ین تاثیر بیشتری دارد. مهمترین دلیل این موضوع پراکندگی یورو در بین کشورهای مختلف به نسبت حجم مبادلات است، در حالی که کشور ژاپن در حال حاضر به عنوان سومین اقتصاد بزرگ دنیا نقش پر رنگی در مبادلات ارز و کالا در آسیا و جهان ایفا می کند، از این رو ین ژاپن را دومین ارز تاثیر گذار در نظر می گیرند. زمانی که در مورد ارزش دلار صحبت می شود یا به شاخص دلار اشاره می شود و یا وضعیت دلار بر اساس نرخ برابری مقابل ین ژاپن مورد بررسی قرار می گیرد.
پس از دلار و ین ژاپن، سومین ارز تاثیرگذار یورو اتحادیه اروپا می باشد. یورو به این دلیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است که اگر کشورهای عضو واحد پولی مشترک را به لحاظ اقتصادی در کنار یکدیگر در نظر بگیریم، این اتحادیه دومین قدرت اقتصادی دنیا است. با این حال این موضوع در بعضی مواقع به دلیل تفاوت سیاست های اقتصادی بین اعضا اتحادیه اروپا، منجر به تضغیف قدرت یورو می شود.
پس از دلار، ین و یورو چهارمین ارز تاثیرگذار در بازار ارز، پوند انگلستان می باشد. پوند به دو دلیل، ارزی بسیار مهم در مبادلات ارز و کالا در نظر گرفته می شود. از یک سو جایگاه تاریخی پوند که قبل از دلار به عنوان ارز پایه جهانی قرار داشته است و از سوی دیگر به دلیل حجم بسیار بالای مبادلات ارز در پایتخت انگلستان یعنی لندن، که به عنوان پلی بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده بیشترین حجم مبادلات ارز و تسویه قراردادهای بانکی و مالی باعث می شود این ارز جایگاهی بسیار قوی در بین ارزهای دیگر داشته باشد.
پس از چهار ارزی که به آنها اشاره شد، سایر ارزها بر حسب مقدار عرضه و تقاضایی که در بازار ارز به خود اختصاص می دهند بر نوسانات نرخ جفت ارز روبروی خود می توانند تاثیر گذار باشند.
ارزش گذاری جفت ارزها در فارکس
دو روش جهت ارزش گذاری جفت ارزها در بازار فارکس وجود دارد:
- ارزش گذاری مطلق
- ارزش گذاری نسبی
1. ارزش گذاری مطلق
در روش ارزش گذاری مطلق که مورد استفاده دو شبکه قیمت گذاری EBS و رویترز است، فقط قیمت ارزها بر مبنای دلار اعلام می شود. این دو شبکه اطلاع رسانی به عنوان مراجع اعلام قیمت در بازار ارز شناخته می شوند. هیچکدام از این دو شبکه به عنوان مبادله گر در بازار ارز فعالیت ندارند بلکه با دریافت قیمت از بانک های مختلف، قیمت مبنای بازار را اعلام می کنند. این قیمت مبنا که از طرف این دو شبکه اطلاع رسانی اعلام می شود، در واقع نرخ تعادلی ارزها برای عرضه و تقاضای بانک ها و حجم های بزرگ بازار ارز است. این نرخ مشخص می کند در هر لحظه از شبانه روز نرخ در چه جایگاهی قرار دارد.
تغییرات نرخ ارزها به طور میانگین در روزهای عادی برای جفت ارزهای اصلی 17000 بار تغییر می کند. با این حال قیمت مبنا در بازار قیمتی است که بانک برای مبادله حاضر به خرید و فروش هستند نه قیمتی که از طرف EBS و رویترز به عنوان مبنا اعلام می شود.
ارزش گذاری مطلق حالتی از اعلام نرخ ارز است که حتماً در یکی از دو طرف جفت ارز مورد مبادله دلار آمریکا وجود داشته باشد. در واقع بحث شبکه های اطلاع رسانی EBS و رویترز به این دلیل مطرح شد که اشاره کنیم این دو مرجع فقط نرخ مطلق ارزها در مقابل دلار اعلام می کنند.
هر ارزی که در مقابل دلار، چه به عنوان ارز پایه و چه به عنوان ارز متقابل قرار داشته باشد، در دسته بندی ارزش گذاری مطلق قرار می گیرد.
2. ارزش گذاری نسبی یا متقاطع
در مقابل سیستم ارزش گذاری مطلق، سیستم ارزش گذاری نسبی می باشد. در ارزش گذاری نسبی بر خلاف ارزش گذاری مطلق، دلار در هیچ یک از طرف های جفت ارز مورد نظر وجود ندارد. به طور ساده می توان گفت، هر جفت ارزی که دلار در یک سمت آن نباشد، شامل این حالت می شود. در این حالت، نرخ برابری چنین جفت ارزهایی از نرخ برابری این ارزها در مقابل دلار به دست می آید.
به عنوان مثال اگر نرخ برابری یورو-ین نیاز باشد، باید مدنظر قرار دهیم که نرخ برابری این جفت ارز از نرخ برابری تک تک این ارزها در مقابل دلار به دست می آید. برای بدست آوردن نرخ برابری هر کدام از این ارزها در مقابل دلار می توان از یکی از سه حالت زیر استفاده کرد:
- در حالتی که دلار در مقابل یکی از ارزهای، متقاطع ارز دوم باشد و در مقابل یک ارز دیگر ارز اول باشد. از فرمول زیر محاسبه نرخ برابری جفت ارز متقاطع استفاده می شود:
[A/B] = [A/C] * [C/B]
نرخ برابری ارز در مقابل دلار، ضرب در نرخ برابری ارز دوم در مقابل دلار، نرخ برابری جفت ارز متقاطع را می دهد. به عنوان مثال اگر نرخ برابری یورو به ین مدنظر باشد باید نرخ برابری یورو به دلار در نرخ برابری دلار به ین ضرب شود، در این صورت نرخ برابری یورو به ین به دست می آید:
Eur/Jpy = [Eur/Usd] * [Usd/Jpy]
در هر لحظه در بازار ارز نرخ برابری یورو به ین به همین ترتیب که اشاراه شد، از نرخ برابری دو جفت ارز بالا بدست می آید.
- در حالتی که دلار، در مقابل تک تک ارزهای جفت ارز متقاطع، ارز دوم باشد. نیاز است که نرخ برابری ارز اول در مقابل دلار بر نرخ برابری ارز دوم در مقابل دلار تقسیم شود.
[A/B] = [A/C] / [B/C]
به عنوان نمونه دلار در مقابل دو ارز یورو و پوند به عنوان ارز دوم قرار می گیرد، از همین رو برای محاسبه نرخ برابری یورو به پوند، نیاز است که نرخ برابری یورو به دلار بر نرخ برابری پوند به دلار تقسیم شود.
- در حالتی که دلار در مقابل تک تک ارزهای جفت ارز متقاطع، ارز اول باشد. نیاز است نرخ برابری ارز دوم که در مقابل دلار قرار دارد، بر نرخ برابری ارز اول که در مقابل دلار قرار دارد، تقسیم شود.
[A/B] = [C/B] / [C/A]
به عنوان مثال برای محاسبه نرخ برابری فرانک به ین ژاپن در هر لحظه از شبانه روز، نیاز است که نرخ برابری دلار به ین بر نرخ برابری دلار به فرانک تقسیم شود. در این صورت نرخ برابری فرانک به ین به دست می آید.
این سه حالت نشان می دهد جفت ارزهای متقاطع به خودی خود عرضه و تقاضا در بازار ندارند، بلکه عرضه و تقاضای هر ارز به صورت مستقیم در مقابل دلار ایالات متحده تعیین می شود و سپس در جایگاه تبدیل در مقابل سایر ارزها محاسبه می شود. دو سیستم اطلاع رسانی رویترز و EBS نیز فقط به اعلام نرخ مستقیم ارزها در مقابل دلار می پردازند و نرخ برابری جفت ارزهای متقاطع در هر لحظه ای از شبانه روز، بر اساس نرخ برابری هر کدام از آنها در مقابل دلار تعیین می شود. از این موضوع استفاده زیادی در بحث تحلیل بین بازاری و تحلیل درون بازاری می شود.