مقدمه ای بر الگوهای کندل استیک
ژاپنی ها از قرن ۱۷ میلادی تاکنون از کندل استیک برای معامله ی برنج استفاده می کنند. به نقل از مارتین پرینگ در کتاب ” Candlesticks Explained ” الگوهای کندل استیک اولین بار در حوالی سال ۱۷۵۰ توسط یک تاجر افسانه ای برنج به نام هوما “از شهر ساکاتا” در ژاپـن مـورد استفاده قـرار گرفته است . استفاده از الگوهای کندل استیک ژاپنی هرچند با نمونه آمریکایی تفاوت دارد، ولی بسیاری از قواعد اصلی آنها یکسان می باشد.
برای تشکیل کندل استیک به قیمت بازگشایی، پایانی، بالاترین و پایین ترین قیمت دوره مورد بررسی نیـاز است. کندل استیک ها از دو جز تشکیل شده اند:
- بدنه Body
- سایه Shadow
قسمت تو خالی یا توپر هر شمع، را بدنه می نامند. خط بالایی و پایینی هر شمع ، سایه یا دنباله نام دارند که انتهای آنها معرف بالاترین و پایین ترین قیمت در طی هر دوره است. اگر قیمت پایانی (Close) دوره، بالاتر از قیمت بازگشایی (Open) آن باشد، بدنه شمع تو خالی و پایین و بالای بدنـه بـه ترتیـب معـرف قیمت های بازگشایی و پایانی است. در مقابل اگر قیمت پایانی، پایین تر از قیمت بازگشایی دوره باشـد، بدنه شمع توپر و بالا و پایین بدنه اصلی به ترتیب نشان دهنده قیمت بازگشایی و پایانی است
تصویری که هر کتدل استیک از دوره های معاملاتی به دست می دهد، اطلاعات مفیدتری از حرکات قیمت را نسبت به میله ها (Bar Chart) آمریکایی در بر می گیر . افراد با نگاهی اجمالی به هر کندل استیک قادر به کسب رابطه میان قیمت های بازگشایی و پایانی و همچنین قیمت های کف و سقف در طی یک دوره هستند.
رابطه میان قیمت بازگشایی و پایانی بسیار ارزشمند و ضرورت بررسی الگوهای کندل استیک را توجیه می کند. شمع های تو خالی که در آن قیمت پایانی بـالاتر از قیمت بازگشایی است، نشان دهنده فشارهای خرید بیشتر و شمع های توپر که در آن قیمت پایانی پایین تر از قیمت بازگشایی می باشد، معرف فشارهای فروش بیشتر در طی دوره معاملاتی است.
- در کلیت بلندی بدنه کندل استیک به معنی بیشتر بودن فشارهای خرید یا فروش طی دوره است.
- در مقابل بدنه های کوچک حاکی از نوسانات کم و تحکیم قیمت در دوره ی مورد بررسی است.
کندل های بدنه بلند تو خالی نشانه فشار بالای خرید در دوره ی مورد نظر است. در این دوره ها قیمت پایانی از قیمت بازگشایی فاصله بیشتری داشته و نشان از عزم بالای خریداران دارد. البته محل قرارگیری کندل استیک بدنه بلند در نمودار، شیوه ی تفسیر آن را تعیین می کند. برای مثال ظهـور چنین کندلی در انتهای روند نزولی مشخص کننده منطقه ی حمایت قدرتمند و نقطه برگشت احتمالی روند میزباشد. از طرف دیگر اگر همین کندل در انتهای روندهای صعودی طولانی ظاهر شود، نشان از صعودی تر شدن فضای کلی بازار و یا ورود بازار به شرایط خرید هیجانی دارد.
کندل های بلند بدنه توپر حکایت از فشارهای بالای فروش دارد. درجه ایـن فشـار بـه انـدازه کندل ربط دارد. تشکیل این کندل در انتهای روند صعودی نشانه منطقه مقاومت و اخطـار برگشت روند می دهد. در مقابل قرار گیری آن در انتهای روندهای نزولی، ورود بـازار بـه شـرایط فروش هیجانی و ترس معامله گران از شرایط آتی دارایی را اخطار می دهد.
طول سایه ها (بالایی و پایینی) نمودارهای کندل استیک اطلاعات ارزشمندی را به دست می دهد. انتهای سایه بالایی و پایینی به ترتیب نشانه بالاترین و پایین ترین قیمت در طی دوره معاملاتی است. حرکت رفت و برگشتی قیمت فراتر از قیمت بازگشایی و قیمت پایانی در طی دوره سبب ایجاد سایه ها در الگوهای کندل استیک می شود.
کوتاه بودن سایه نشانه این موضوع که بالاترین و پایین ترین قیمت های دوره در نزدیکی قیمت بازگشایی و یا پایانی می باشد. سایه های بلند نیز نمایانگر پراکندگی نوسانات قیمت از محدوده ی بازگشایی و پایانی دوره ی معاملاتی است. کندل استیک با سایه ی بالایی بلند نمایانگر تمایلات سرکوب شده ی خریداران در طی دوره می باشد. به همین نسبت کندل با سایه ی پایینی بلند نمایانگر تلاش فروشندگان برای کاهش قیمت در طی دوره که در نهایت با افزایش فشار خرید از سوی خریداران بی نتیجه مانده است.
بیشتر بخوانید: الگو ماروبوزو
نقطه ضعف الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک ارتباط میان قیمت های بازگشایی و پایانی را به خوبی نشان می دهند، ولی از نمایش حرکات دقیق قیمت در طی دوره معاملاتی ناتوان هستند. سقف و کف قیمت در یک دوره به خوبی بر روی نمودارهای کندل استیک نمایش داده می شوند، ولی تقدم و تاخر تشکیل سقف و کف بر ما آشکار نیست.
با نگاه به یک کندل سفید بدنه بلند ممکنه حس شود، که قیمت بـه طـور پیوسته در طول دوره ی معاملاتی افزایش یافته است. در حالی که ممکنه قیمت در طی دوره با نوسانات زیادی همـراه باشد. تصویر بالا دو مسیر احتمالی متفاوت که هر دو به تشکیل شمع سفید بلند می انجامند را نمایش می دهـد.
مسیر اول (سمت راست) متشکل از دو حرکت کوتاه و یک حرکت بزرگ است:
- نوسان کوتاه از قیمت بازگشایی تا قیمت کف.
- نوسان صعودی بزرگ از قیمت کف تا قیمت سقف.
- نوسان کوچک از سقف تا قیمت پایانی.
مسیر دوم (سمت چپ) از هفت حرکت تشکیل شده است:
- صعود با پنج حرکت از نقطه بازگشایی تا تشکیل سقف.
- کاهش زیاد برای تشکیل کف.
- و صعود سریع از کف قیمت تا نقطه ی پایانی.
مسیر اول تسلط کامل خریداران را نشان می دهد. در حالی که مسیر دوم نوسانات بیشتری را شامل و بیانگر تسلط فروشندگان در مقطعی از بازار است. ما فقط دو مسیر محتمل را نشان دادیم، در حالی که مسیرهای بسیار زیادی برای تشکیل کندل استیک مشابه، محتمل است. بنابراین کندل استیک در نشـان دادن حرکات قیمت در طی دوره معاملاتی ناتوان هستند. به هر حال تصویر خوبی از ارتباط میان چهار قیمت اصلی به دست می دهند.
نکته دیگر این که وجود روند پیش از تشکیل الگوی کندل استیک بسیار مهم است.. الگوهای برگشتی کندل استیک باید بعد از یک روند خوب صعودی یا نزولی تشکیل شوند. وجود روند و جهت آن می تواند توسط خطوط روند، میانگین های متحرک، تحلیل سقف و کف ها و دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال تعیین شود.
بیشتر بخوانید: الگو انگولفینگ
نکاتی از الگوهای کندل استیک
قبل از بررسی الگوهای کندل استیک برگشتی لازمه که چند نکته را یادآور شویم:
- اکثر الگوها نیاز به تأیید دارند.
شکل گیری الگوهای کندل استیک در روندهای نزولی حکایت از پایان برتری فروشندگان و در روندهای صعودی مصداق پایان تسلط خریداران می باشد. الگوها اگر تأیید نشوند، حداکثر در حکم یک منطقه حمایت و مقاومت باقی می ماننـد.
- وجود روندهای غالب پیش نیاز الگوهای کندل استیک است.
الگوی صعودی باید در انتهای روند غالب نزولی و به همین ترتیب الگوی برگشتی نزولی باید در انتهای روند غالب صعودی شکل گیرد تا مفهوم برگشت روند معنا دارشـود.
- اخطارهای برگشت حتماً باید با ابزارهای دیگر تکنیکال نیز سنجیده شود.
هر چند کندل استیک ها بازتاب خوبی از نقاط برگشت کوتاه مدت به دست می دهند، نباید به تنهایی استفاده شوند. برای اطمینان از صحت برگشت روند، باید از ابزارهای دیگر تکنیکال نیز استفاده شود.
بخشی از الگوهای کندل استیک
1. دوجی
زمانی دوجی ایجاد می گردد که قیمت بازگشایی و پایانی بر یکدیگر منطبق باشند. کوتاهی و بلندی سایه ها، اشکال مختلفی از قبیل صلیب، صلیب برعکس یا علامت جمع ( + ) را بـه وجـود می آورد. دوجی معرف جنگ میان خریداران و فروشندگان و علامت تردید در بازار است. قیمت در طی دوره ی معاملاتی در هر دو جهت نوسان ولی نزدیک به قیمت ابتدایی و یا روی آن، پایان می یابد.
دوجی سنجاقک زمانی که سه قیمت ابتدایی، بالایی و پایانی یکسان، شکل می گیرد.
زمانی که قیمت بازگشایی و پایانی نزدیک به قیمت پایین یا روی آن قرار گیرند، دوجی سنگ قبر شکل می گیرد.
دوجی پادراز با سایه بالایی و پایینی بلند به خوبی تردید در بازار را نشان می دهد.
2. فرفره
کندل هایی که بدنه آنها در مقایسه با سایه های بالایی و پایینی شان کوچک باشند، فرفره نام دارند. فرفره ها نیز مانند دوجی ها نشان دهنده تردید و عدم قطعیت هستند.
3. چکش و مردآویزان
هر دو الگو را چتر می نامند. که قیمت بازگشایی و پایانی نزدیک به بالاترین قیمت ها در طی دوره می باشند. این دو الگو دقیقا هم شکل و نام الگو بـه محـل قـرارگیری آن در انتهای روند صعودی یا نزولی بستگی دارد. الگویی که در انتهای روند نزولی شکل می گیرد، چکش نام دارد. چکش باعث افزایش قیمت می گردد. به اصطلاح قیمت ها از پایین به سمت بالا چکش کاری می شوند. مردآویزان در انتهای روند صعودی شکل و باعث کاهش قیمت می شود.
شهاب سنگ و چکش معکوس هر دو نیز الگوی چتر معکوس هستند. قیمت بازگشایی و پایانی نزدیک به پایین ترین قیمت ها در طی دوره می باشد. چتر معکوس اگر درانتهای روند صعودی شکل، به آن شهاب سنگ و اگر در انتهای روند نزولی شکل، به آن چکش معکوس گفته می شود . شهاب سنگ، ماننـد سـنگی که از آسمان سقوط می کند باعث کاهش قیمت می گردد.
4. ابر سیاه و خط نافذ
ابر سیاه الگوی برگشتی نزولی که در انتهای روند صعودی شکل می گیرد. کندل استیک اول در جهت روند (سفید یا توخالی) و بدنه بلند و کندل استیک دوم سیاه و نزولی می باشد. کندل استیک سیاه، با نفوذ بیش از 50 درصد در کندل اول بازگشت روند را اخطار می دهد. خط نافذ الگوی دو کندلی معکوس ابرسیاه که درون روند نزولی رخ داده و باعث افزایش قیمت می شود.
5. الگوی همپوشان
یک الگوی کندل استیک برگشتی دو کندلی است. کندل اول بدنه کوچک و هم رنگ روند است. کندل دوم خلاف جهت روند حرکت می کند. بدنه ی کندل دوم، باید کاملاً بدنه ی کندل اول را پوشش دهد. پوشـش سـایه هـا گـرچـه الزامی نیست، ولی در صورت پوشش سایه ها الگوی قوی تری به وجود می آید. این در دو روند نزولی و صعودی این الگو صادق است.
6. هارامی
هارامی الگویی دو کندلی که باعث برگشت روند می شود. بدنه کوچک کندل دوم، کاملاً در محدوده بدنه کندل اول قرار می گیرد. شکل گیری الگو در انتهای روند صعودی و یا نزولی ، باعث برگشت روند می گردد. رنگ کندل استیک ها اهمیت چندانی ندارد.
الگوی صلیب هارامی شبیه به الگوی هارامی با این تفاوت که کندل دوم آن دوجی است. صلیب هارامی ماهیت برگشتی دارد.
7. کندل تراشیده
کندل تراشیده مشهور به ماروبوزو فاقـد سـایه هـای بالایی و پایینی است. ماروبوزوی تو خالی و توپر به ترتیب تسلط کامـل خریداران و فروشندگان را در طی دوره ی معاملاتی را نشان می دهد.
8. ستاره صبحگاهی و شامگاهی
این نوع الگو کندلی دارای سه کندل می باشد. کندل ابتدایی هم رنگ روند قبلی (در صبحگاهی سیاه و در شامگاهی سفید) سپس یک کندل فرفره یا دوجی شکل گرفته و کندل سوم رنگی مخالف رنگ کندل اولی است.
9. شکاف رو به بالا و پایین تاسوکی
شکاف تاسوکی الگوی ادامه دهنده و متشکل از سـه کندل اسـت. در رو به پایین تاسوکی کندل اول سیاه و بدنه ای بلند دارد. کندل دوم نیز نزولی (سیاه) که با شکاف رو به پایین نسبت بـه کندل اول شکل می گیرد. کندل سوم سفید رنگ، در میانه بدنه ی شمع دوم باز و در شکاف میان کندل های اول و دوم بسته ولی آن را کاملا پر نمی کند. باز ماندن شکاف حاکی از ضعف حرکت صعودی و مقاومت قیمت دارد. بعد از شکل گیری الگو، روند نزولی به حرکت خود ادامه می دهد. شکاف رو به بالای تاسوکی درون روند صعودی شکل و الگویی ادامه دهنده همانند رو به پایین آن است.
بیشتر بخوانید: الگو هارامی
10. سه روش پایین و بالا رونده
الگوی سه روش رونده الگوی ادامه دهنده ی متشکل از پنج کندل است. در روش پایین رونده کندل اول یک کندل سیاه و بلند بدنه است. سه کندل دیگر بدنه های کوچک و کاملاً در محدوده ی بازگشایی و پایانی کندل اول قرار دارد. کندل پنجم نیز یک کندل سیاه که در قیمتی پایین تر از بدنه کندل اول پایان می یابد. سه روش بالا رونده معکوس پایین رونده است.
11. الگوی استیک ساندویچ
یک الگوی برگشتی صعودی که دو کندل سیاه یک کندل سفید را در بر می گیرند. قیمت پایانی هر دو کندل سیاه باید برابر باشد. با توجه به حمایت هر دو کندل سیاه بر روی یک سطح، احتمال افزایش قیمت بالا است.
12. سه کلاغ سیاه و سه سرباز سفید
الگوی سه کلاغ سیاه الگوی نزولی که در روند صعودی باعـث برگشت و در مقابل اگر در روند نزولی شکل گیرد، باعث ادامـه یافتن رونـد مـی شـود. متشکل از سه کندل بلند بدنه سیاه است . هر کندل در بدنه کندل قبلی خود باز و نزدیک به قیمت های پایینی خود در طی دوره، پایان می یابد. یعنی سایه های پایینی کوتاه و در حال ایده آل کندل ها بدون سایه پایینی و ته تراشیده می باشند. سه سرباز سفید دقیقاً معکوس سه کلاغ سیاه هست.
الگوهای کندل استیک (تک کندل و ترکیبی) سطوح مقاوم (حمایت و مقاومت) را تعیین می کنند. این سطوح ممکنه منطقه حمایت یا مقاومتی که از قبل در بازار وجـود داشـتـه باشند. ماننـد سـطـوح بـالا و پایین بعد از سقوط یا صعود زیاد قیمت شکل گرفته اند. محدوده های معاملاتی و یا این که سطوح جدیدی باشند، که الگوهای کندل استیک در سطوح حمایت برای خرید و در سطوح مقاومت برای فروش کاربرد دارند.
از الگوهای زیر می توان برای شناسایی مناطق حمایت استفاده کرد:
- همپوشان صعودی
- هارامی صعودی
- دوجی ( معمولی، پادراز و سنجاقک)
- چکش (چکش معکوس)
- شمع های بلند بدنه و ماروبوزوی سفید
- ستاره صبح
- خط نافذ
- فرفره
- سه سرباز سفید
الگوهای کندل استیک برگشتی صعودی نشانه اینکه فشارهای فروش کاهش و صعود قیمت در انتهای این الگوها، بیانگر افزایش فشارهای خرید و تقاضا می باشد. الگوهای چکش معکوس ، ماروبوزو و شمع سفید بلند ، بیش از این که نشانه برگشت باشن ، افزایش تقاضا را نشان می دهند. الگوی چکش معکوس با سایه بالایی خود، بیانگر افزایش فشارهای خرید در طی دوره معاملاتی است. شمع تراشیده و شمع سفید بلند نیز افزایش فشارهای خرید را از ابتدا تا انتهای دوره نشان می دهند.
افزایش فشارهای خرید با مفهوم سطح حمایت، کاملا همخوانی دارد.
دوجی ها و فرفره بیشتر نشان دهنده شرایط عدم قطعیت در بازار و خنثای هستند. این الگوها بیش از این که نشانه افزایش فشارهای خرید باشند، بیانگر کاهش فشارهای فروش هستند. برای بالا رفتن قیمت ، حتماً باید خریداران با پیشنهادهای خرید جدید وارد بازار شوند. به هر حال تعادل بین خریداران و فروشندگان که در این الگوها به نمایش در می آید، می تواند سرآغاز شکل گیری منطقه ی جدید حمایت باشد. عکس مطالبی که بیان کردیم برای تشکیل مقاومـت صـادق است.
بیشتر بخوانید: الگو دوجی
نکته پایانی الگوهای کندل استیک
در برخی مواقع آرایش کندل ها به گونه ای است که الگوی خاصی در آنها یافت نمی شود. در این صورت با ترکیب کندل ها، احتمال کشف الگوی نمودارهای کندلی وجود خواهد داشت. بنابراین در پاره ای از اوقات با ترکیب کندل ها به درک بهتری از بازار دست می یابیم. شیوه ی ایجاد کندل های مخلوط بدین صورت است:
- قیمت بازگشایی کندل اول مبنای قیمت بازگشایی کندل مخطوط می باشد.
- قیمت پایانی کندل دوم مبنای قیمت پایانی کندل مخلوط است .
- بالاترین و پایین ترین قیمتی که در طی کندل اول و دوم شکل گرفته است، مبنای شکل گیری قیمت بالایی و پایینی کندل مخلوط می باشد.
اگر کندل ها الگوی صعودی یا نزولی خاصی نیز داشته باشند، کندل مخلوط آنها دارای ارزش مـی باشـد. کندل های مخلوط قادر به ترکیب سه کندل و یا حتی بیشتر نیز هستند.