آشنایی با الگو الماس (لوزی) و نحوه استفاده از آن
آذر 9, 1402
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای مورد استفاده در بازارهای مالی است که برای پیشبینی حرکت قیمتها و شناسایی الگوهای بازار استفاده میشود. یکی از الگوهای معروف و مهم در تحلیل تکنیکال، الگوی الماس است که به عنوان یک الگوی قوی و معتبر شناخته میشود. در این مقاله، به بررسی الگوی الماس در تحلیل تکنیکال پرداخته خواهد شد و روشهای استفاده از این الگو برای تصمیم گیری در بازارهای مالی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
الگو الماس از دیگر ساختارهای هندسی قابل اطمینان در بازار که با چهار حرکت مختلـف قیمت در میانه یا انتهای روند شکل می گیرد. الگو الماس مشابه دو مثلث که به یکدیگر چسبیده (مثلث متقارن و مثلث وارونه) می باشد. این الگو در دسته ساختارهای که به عنوان الگوی بازگشتی و هم الگوی ادامه دهنـده در تکنیکال عمـل می کند. به این صورت که اگر این الگو در نیمه یک روند تشکیل شود، می تواند موجب ادامه روند در همان جهت قبل از تشکیل خود گردد. اما اگر در سقف یا کف شکل بگیرد، بـه عنـوان یک الگوی بازگشتی عمل می کند.
الگو الماس همانند سایر الگوهای تکنیکالی مثل الگو سر و شانه، دو سقف یا کف و … عمومیت زیادی دارا نیست. چرا که به ندرت در بازار شکل می گیرد. به همین علت فرصت های سودآور زیادی برای افراد به ارمغان نخواهد آورد. اما آشنایی با این الگو باعث عدم سردرگمی افراد در زمان های که بازار در انتهای یک روند فشرده می گردد منتهی خواهد شد. قابل ذکر که این الگو اغلب با سایر الگوها همچون سر و شانه اشتباه گرفته می شود. از این رو آشنایی با الگو الماس خارج از لطف نخواهد بود.
ساختار الگو الماس را در زیر مشاهده می کنید که با دو خط حمایت زیرین و دو سطح مقاومت در بالای آن تعریف می شود. با اتصال آنها به یکدیگر کف و سقف های الگو ظاهر و شما قادر به انجام معامله با کشیدن یک خط موازی با سقف و کف به دنبال تایید الگو با شکست این دو سطح باشید.
مادامی که قیمت پایانی زیر سطح حمایت یا مقاومت پایان نیابد یک سطح شکسته و تایید نمی گردد.
الگوی الماس یک الگوی قابل تشخیص است که در نمودار قیمتها به وضوح دیده میشود. این الگو به صورت یک الماس دو سوته شکل میگیرد که شامل دو الگوی مثلث معکوس از هم است. در واقع، این الگو از دو الگوی مثلث معکوس تشکیل شده است. این الگو حکایت از یک فاز خستگی در روند و سردرگمی بین مشارکت کنندگان است. فی الواقع قیمت به یک تعادل نسبی می رسد و بیس حرکت بعدی در آن پایه ریزی می شود. در این میان «الماس سقف یا نزولی» بیشتر از «الماس کف یا صعودی» در نمودارها تشکیل می گردد.
الگو الماس ادامه دهنده بیشتر از نوع بازگشتی آن در نمودارهای قیمت تشکیل می گردند. در چنین الگوهایی با شکست هر یک از خطوط الماس می توان در همان جهت بازار معامله کرد. به این صورت که در نوع ادامه دهنده، در همان جهت غالـب بـازار و در نوع بازگشتی، در خـلاف جهت روندی که پیش از تشکیل الگو جریان داشت وارد معامله می شویم.
نقطه هدف TP (میزان انتظار حرکت) به اندازه ارتفاع الگو و یا دو برابر آن از نقطه شکست محاسبه می شود. البته در برخی منابع نقاط هدف الماس ادامه دهنده را بیشتر از هدف لوزی بازگشتی معرفی کرده اند که در نوع ادامه دهنده به اندازه میزان حرکت قیمت پیش از تشکیل الگو باشد.
روند شکلگیری الگوی الماس
الگوی الماس اغلب در نقاط تغییر جهت حرکت قیمتها شکل میگیرد. به طور مثال این الگو در زمانهای تقاطع دو خط میانگین متحرک محتمل به شکل گیری است. ابتدا قیمتها در یک راستای صعودی حرکت کرده و سپس با تقاطع دو خط میانگین متحرک، حرکت خود را به سمت پایین تغییر مسیر میدهد و به شکل یک الماس دو سوته تبدیل میشود.
برای پردازش الگوی الماس و استفاده از آن برای تصمیم گیری در بازارهای مالی، ابتدا باید نقاط و نقطههای کلیدی این الگو و یک روند را شناسایی کرد. برای این کار، نمودار قیمتها و روند حرکتی باید با دقت بالا بررسی شود تا نقاط تقاطع و تغییر جهت حرکت قیمتها شناسایی شود. این نیازمند شناخت مفاهیم روند و شناسایی اصلاح ها می باشد که اشتباهاً گرفتار فاز های فشرده در یک اصلاح نگردید. در این راستا در سایت آرون گروپس مقالات متعددی موجود که قادر به مطالعه هستید.
پس باید به دقت نقاط حمایت و مقاومت در نمودار شناسایی شود تا بتوان الگوی الماس را به صورت کامل شناسایی کرد. این نقاط حمایت و مقاومت در نقاط سقف و یا کف روند برای این الگو حائز اهمیت هستند که نقطه عطف در حرکت قیمتها است. در ساختار شکل گیری همه الگو ها مدنظر داشته که هر چه در چارچوب زمانی بلندتر مثل روزانه شکل بگیرد، به مراتب از قدرت و احتمال بیشتری برخوردار می باشند.
استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال همواره با ریسک همراه است و باید با دقت و با استفاده از دادههای قابل اعتماد صورت گیرد.
هرچند که الگوی الماس در بازارهای مالی تأئید شده است، اما همچنان باید با دقت و با استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، تصمیمات خود را در بازارهای مالی گیرید. شما قادر به ترکیب این الگو ها با امواج الیوتی هستید. به طور مثال در انتهای یک روند که موج پنج در حال شکل گیری است. در صورت فشردگی و به صورت یک موج دیاگونال در حال پدیدار شدن باشد، شما به احتمال بالا با الگوی الماس روبرو شوید. چرا که معامله گران پس از یک روند انتظار برای تغییر آن ندارند به همین علت در موج های پس از موج پنجم احتمالا چندین و چند بار قیمت رفتار رفت و برگشتی را تجربه کند و الگو الماس را پایه ریزی کند.
بیشتر بخوانید: الگو دوجی
پس الگوی الماس، غالباً انتهای روند، شکل و دنبال می گردد. پس از یک حرکت صعودی یا نزولی در ابتدا، سقف و کف کوچکی شکل میگیرند. به مرور زمان، دامنه حرکت سقف و کفها بزرگتر میشود و در انتهای الگو، سقف و کفها به اندازه بیشتری بزرگ میشوند. هنگام شکستن سقف یا کف الگو ما قادر به ورود به معامله و بازار هستیم. حد ضرر در معامله مطابق با این الگو، با توجه به فاصله از بالاترین سقف در حالت صعودی و فاصله از پایینترین کف در حالت نزولی، بالا سقف و زیر کف نسبت به استراتژی خروج شما تعیین میشود. معمولاً درصدی از نوسان روزانه یا ATR به میزان حد ضرر می افزایند. در این باره به مقالات مربوطه در قسمت مدیریت ریسک و سرمایه رجوع کنید.
حد سود اول برابر با بزرگترین فاصله بین سقف و کف درون الگو است و حد سود دوم محدوده شروع روند را قرار می دهند.اما به صورت بهینه بهتر که با شکست و تایید هر سقف یا کف (شکست سوئینگ ها) حد سود خود را داینامیک و سیال کنید.
شرایط شکل گیری الگو الماس
- وجود یک روند صعودی یا نزولی
- توسعه امواج و سپس انقباض آنها به طوری که دو مثلث واضح را شکل دهند.( ابتدا قله ها بالاتر و درهای پایین تر و سپس قله های پایین تر و در های بالاتر)
- وجود کندل های قوی تر با بدنه های بلندتر در مثلث دوم در جهت عکس روند که حکایت از تغییر روند را دهد. (اگر در جهت روند باشد به احتمال بالا الماس ادامه دهنده روبرو هستیم)
- نقاط سقف و کف انتهایی با یک خط عمود با کمی انحنا متصل شوند.
- خطوط ترسیمی تا زمان شکست و تایید آن توسط قیمت پایانی حفظ شود.( بدنه ها مخصوصاً خارج از حصار کشیده شده نباشد)
در نمودار دلار آمریکا به دلار کانادا تایم فریم یکساعته شاهد ایجاد الگو الماس هستیم. شما علاوه بر شکست سطوح حمایت و مقاومت در کف و سقف، در هنگام شکست و تایید ضلع آخر الماس نیز قادر به بازگشایی معامله هستید. به همین شکل در سطوح سوینگ قبلی نیز حد ضرر خود را کاشته و حد سود خود را به میزان دهانه الماس (فاصله سقف تا کف الگو) قرار دهید. پس استراتژی معاملاتی ورود و خروج شما با توجه به پلان معاملاتی که مکتوب کرده اید قادر به بهینه و شخصی سازی هستید.
همانطور که میبینید قیمت پس از شکست الگو الماس مجدد سطح شکست را تجربه یا به اصطلاح پول بک کرده است که احیاناً اگر از استراتژی های ورود تاخیری استفاده می کنید، اغلب به شما فرصت ورود را خواهد داد.
دیدگاهتان را بنویسید