آرون گروپس

چرخه های رونق و رکود

چرخه های رونق و رکود اقتصادی

چرخه های رونق و رکود اقتصادی

بارازهای مالی

چرخه­­ های رونق و رکود اقتصادی که به چرخه های تجاری نیز معروفند، ویژگی­­ های کلیدی در اقتصاد سرمایه­­ داری هستند که در پی هم می­­ آیند. چرخه های تجاری برای اولین بار توسط کارل مارکس در قرن 19 میلادی پیش ­­بینی شدند.  ماهیت دوره ­ای اقتصاد به ما می­­ گوید که در پی هر دوره رونق، یک دوره رکود اقتصادی خواهد آمد. در دوره رونق، اقتصاد رشد می­­ کند، مشاغل افزایش می­­ یابد و بازده سرمایه­­ گذاری بالا می­­ رود.در دوره رکود اقتصادی، اقتصاد منقبض می­­ شود، نرخ بیکاری افزایش می­­ یابد و سرمایه گذاران متضرر می­­ شوند. چرخه رونق و رکود در سطح کلان، نوسانات تولید ناخالص داخلی حول نرخ رشد طبیعی بلند مدت آن است و فراز و نشیب­­ های یک اقتصاد را در طول زمان توصیف می کند­­.

در این مقاله به تعریف رکود و رونق اقتصادی می پردازیم و با مفاهیمی همچون رکود تورمی آشنا می شویم.
با ما همراه باشید.

آنچه در این مقاله می خوانید…

  • تعریف رونق اقتصادی
  • تعریف رکود اقتصادی
  • هدایت چرخه های رونق و رکود توسط بازار و مبانی اقتصاد
  • هدایت چرخه تجاری توسط احساسات سرمایه گذاران و مصرف کنندگان
  • چرخه رکود چگونه پایان می یابد؟
  • یک چرخه رونق و رکود به طور متوسط چقدر طول می کشد؟
  • مراحل کامل یک چرخه تجاری
  • رکود تورمی چیست؟
  • دوره های رونق و رکود بورس
  • چرخه رونق و رکود مسکن
  • نتیجه گیری

تعریف رونق اقتصادی

دوره رونق به افزایش فعالیت تجاری در یک بازار، صنعت یا تجارت و یا اقتصاد به عنوان یک کل اشاره دارد. در دوره رونق اقتصادی، اقتصاد رشد می ­­کند، آمار شاغلان افزایش می­­ یابد و بازدهی بازار برای سرمایه­­ گذاران بالا می رود.
برخی رویدادها می توانند منجر به رونق اقتصادی در سطح یک شهر یا کشور شوند مانند میزبانی بازیهای المپیک، که منجر به افزایش سرمایه گذاری ها، قراردادهای حق پخش تلویزیونی، معاملات حمایت مالی و گردشگری می شود.

در نگاه کلان برای یک کشور، دوره رونق اقتصادی با رشد قابل توجه در تولید ناخالص داخلی یا GDP نمود پیدا می کند. پایان دوره رونق معمولا با منفی شدن GDP شروع می شود که نشانه ای بر شروع دوره رکود اقتصادی است.

تعریف رکود اقتصادی

در دوره رکود اقتصادی که در پی دوره رونق می­­ آید اقتصاد منقبض می­­ شود، آمار شاغلان کاهش می یابد و بازدهی بازار برای سرمایه­­ گذاران کم می­­ شود. رشد اقتصادی به شدت کم شده و تورم و قیمت ها کاهش می یابند. درآمد ها کم می شود و تقاضای کل پایین می آید. گاهی رکود در یک شرکت یا صنعت خاص می تواند به رکود در کل یک منطقه یا حتی کشور بیانجامد به ویژه اگر آن صنعت وزن بالایی در تعاملات تجاری منطقه داشته باشد.

اما دلیل اینکه به جای دوره ­­های طولانی و با ثبات رونق اقتصادی، با دوره ­­های متناوب رونق و رکود مواجهیم چیست؟
پاسخ را می توان در دو عامل هدایت چرخه ها توسط بازار و مبانی اقتصاد و نیز توسط احساسات سرمایه گذاران و مصرف کنندگان یافت.

هدایت چرخه های رونق و رکود توسط بازار و مبانی اقتصاد

اولین عامل ایجاد و هدایت چرخه رونق و رکود، نحوه مدیریت عرضه پول توسط بانک­­ های مرکزی است.

در یک دوره رونق، بانک مرکزی با دادن وام با بهره پایین افراد را به کسب اعتبار تشویق می کند. مردم و کسب وکارها، اعتبارهای کسب شده را در بازارهای سهام، مسکن یا فناوری سرمایه­­ گذاری می­­ کنند و با کسب بازدهی بالا از این سرمایه گذاری­­ ها، اقتصاد رشد می­­ کند.

اما مشکل از آنجا شروع می­­ شود که وقتی سرمایه­­ گذاری خیلی آسان باشد مردم بیش از حد سرمایه ­­گذاری می­­ کنند.  این سرمایه گذاری به سرمایه­­ گذاری مازاد (overinvest) یا نادرست معروف است، چرا که به عنوان مثال برای همه املاک ساخته شده تقاضا وجود نخواهد داشت و دوره رکود در پی خواهد آمد.

در دوره رکود اقتصادی، بازارهایی که با سرمایه گذاری مازاد انباشته شده ­­اند سقوط می­­ کنند. سرمایه­­ گذاران پول خود را از دست می­­ دهند، مصرف­­ کنندگان سعی می­­ کنند هزینه ­­های اضافی خود را کاهش دهند و شرکت­­ ها کارکنان خود را اخراج می­­ کنند. از آنجا که با افت ارزش سرمایه گذاری و کاهش درآمدها، توان بازپرداخت وام توسط وام گیرندگان کاهش می­­ یابد، اخذ اعتبارات جدید نیز دشوارتر خواهد شد.

 اگر رکود اقتصادی شدید باشد به آن Depression یا “کسادی” می­­ گویند.

هدایت چرخه تجاری توسط احساسات سرمایه گذاران و مصرف کنندگان

کاهش اعتماد به نفس سرمایه گذاران و مصرف کنندگان نیز می تواند به وقوع چرخه رونق و رکود کمک ­­کند. زمانی که بازار اصلاح یا سقوط می­­ کند، سرمایه گذاران و مصرف کنندگان عصبی می­­ شوند.

سرمایه­­ گذران با فروش موقعیت­­ های سرمایه­­ گذاری خود به سرمایه­­ های امن مانند طلا، اوراق قرضه و دلار آمریکا روی می ­­آورند. شرکت­­ ها کارکنان خود را اخراج می­­ کنند و در نتیجه مصرف کنندگان که امنیت شغلی و اقتصادی خود را از دست داده ­­اند، خریدهای غیر ضروری را حذف و تنها به خرید مایحتاج ضروری خود بسنده می­­ کنند که باعث بدتر شدن رکود اقتصادی می­­ شود.
همچنین در چرخه رونق، ممکن است شور غیرمنطقی خریداران منجر به ایجاد حباب شود که ترکیدن حباب قیمت در نهایت به رکود خواهد انجامید.

چرخه رکود چگونه پایان می یابد؟

چرخه رکود خودبخود تمام می­­ شود. به این شکل که با کاهش قیمت­­ ها، سرمایه گذرانی که هنوز پول نقد دارند شروع به خرید می­­ کنند. دولت­­ ها بایستی با سیاست­­ های مالی و پولی مناسب، سرعت بازیابی اعتماد مصرف کننده و سرمایه گذار را بیشتر کنند وگرنه ممکن است که خروج از دوره رکود و رسیدن به دوره رونق، مدت مدیدی به طول بیانجامد.
از جمله اقدامات تشویقی دولت­­ ها، می­­ توان به دادن یارانه­­ های دولتی  اشاره کرد که منجر به کاهش هزینه­­ های سرمایه گذاری و تشویق سرمایه گذران به ورود به دنیای سرمایه گذاری شود. هرچند که با راحت شدن سرمایه گذاری، احتمال سرمایه گزاری مازاد باز هم بالا می­­ رود و دولت در اینجا، به تقویت چرخه رونق و رکود کمک کرده است.

یک چرخه رونق و رکود به طور متوسط چقدر طول می کشد؟

رخ دادن چرخه های رونق و رکود در اقتصاد کاپیتالیستی (سرمایه داری) حتمی است اما، این دوره ها از نظر مدت زمانی که طول می­­ کشند و شدت آن­­ها با هم تفاوت دارند.
 طول متوسط یک چرخه رونق و رکود پنج سال است.
بنا به گزارش دفتر ملی تحقیقات اقتصادی ایالات متحده، بین سال‌های 1854 تا 2020، 34 چرخه تجاری وجود داشته است که هر چرخه کامل تقریباً 56 ماه به طول انجامیده است.

مراحل کامل یک چرخه تجاری

چرخه تجاری شبیه به یک نمودار سینوسی است. همانطور که در شکل می بینید خط مستقیم در وسط خط رشد ثابت است و چرخه تجاری حول خط حرکت می کند.

نمودار چرخه رونق و رکود اقتصادی


در ادامه هر مرحله را به تفصیل شرح می دهیم:

  • گسترش (Expansion)

اولین مرحله چرخه رونق و رکود، انبساط است. در این مرحله شاخص های اقتصادی مانند آمار شاغلین، تولید، حقوق و دستمزد، تقاضا و عرضه کالاها و خدمات مثبت هستند. وام گیرندگان اقساط وام خود را سر موعد پرداخت می کنند و سرعت عرضه پول و انجام سرمایه گذاری بالاست. این فرایند تا زمانی که شرایط اقتصادی مساعد گسترش باشد ادامه خواهد یافت.

  • اوج (Peak)

در دومین مرحله، اقتصاد به نقطه اوج یا اشباع می رسد. در این مرحله قیمت ها و شاخص های اقتصادی به بالاترین حد خود رسیده اند و بیشتر از آن رشد نخواهند کرد. این نقطه آغاز برعکس شدن روند بازار است.

  • رکود (Recession)

رکود مرحله ایست که در پی اوج می آید و در این مرحله تقاضای مصرف کنندگان کم و کمتر می شود. مدت زمانی طول خواهد کشید تا تولیدکنندگان متوجه این کاهش در میزان تقاضا شوند و در طی این مدت به تولید خود ادامه می دهند که منجر به وضعیت مازاد عرضه در بازار خواهد شد. در پی کاهش تقاضا و مازاد عرضه، قیمت ها و در نتیجه تمامی شاخص های مثبت اقتصادی مثل نرخ مشاغل، حقوق و دستمزد و … شروع به کاهش می کنند.

  • کسادی (depression)

در مرحله رکود، نرخ بیکاری افزایش و رشد اقتصادی کم می شود. اگر این افت تا زیر خط رشد ثابت ادامه پیدا کند به مرحله رکود شدید، کسادی یا Depression می رسیم.

  • نقطه بحران (Trough)

در دوره کسادی، فاکتورهای اقتصادی شروع به کاهش می کنند و این موضوع تا زمانی ادامه می یابد که رشد اقتصادی، قیمت ها و نرخ عرضه و تقاضا به کمترین حد خود و بیکاری به بالاترین حد برسد. این نقطه که به نقطه بحران معروف است نقطه اشباع منفی در هر اقتصاد است که در آن با کاهش شدید درآمد و هزینه ملی مواجه هستیم.

  • بازیابی (Recovery)

پس از سقوط به نقطه بحرانی و فروکش کردن بحران، اقتصاد شروع به چرخش کرده و از نرخ منفی شروع به بهبود می کند. به دلیل قیمت های پایین، مجددا تقاضا و در نتیجه عرضه افزایش می یابد. تمایل به خرید و سرمایه گذاری بالا می رود و تولیدکنندگان شروع به تولید می کنند.
نرخ اشتغال بالا می رود و از آنجا که نقدینگی زیادی نزد بانک ها باقی مانده، تمایل به پرداخت وام به متقاضیان افزایش می یابد. بهبود تا زمانی که اقتصاد به سطح رشد بازگردد ادامه خواهد یافت.

رکود تورمی چیست؟

همانطور که گفتیم رکود به معنای کاهش عمده در سطح اشتغال، تولید، درآمد و تجارت یا به عبارتی کاهش تولید ناخالص داخلی است. تورم اما، در نتیجه تولید پول ایجاد می شود و به معنای رشد نامتناسب، فزاینده و نامنظم قیمت ها است.

در مواقعی که رکود و تورم همزمان به یک اقتصاد حاکم می شوند به پدیده رکود تورمی برمیخوریم. یک موقعیت پیچیده که پیروز شدن بر آن سخت و سخت تر می شود چرا که راه حل های برخورد با رکود و تورم در تضاد با یکدیگر هستند! تمامی راه حل های مبارزه با تورم ( مانند کنترل نقدینگی، نداشتن کسری بودجه یا حتی داشتن مازاد بودجه، سیاست های مالی و پولی انقباضی، بالا بردن مالیات ها و نرخ بهره و ..) با راه های مبارزه با رکود ( مثل سیاست های پولی و مالی انبساطی، کسر بودجه آگاهانه، کم کردن مالیات ها و نرخ بهره و افزایش نقدینگی و حجم پول در گردش) در تناقض هستند.

راه مبارزه با رکود تورمی از نظر اقتصاددانان، اصلاح ساختار اقتصادی، افزایش بهره وری تولید و صنعت و شایسته سالاریست و آگاهی به اینکه اینها همگی سیاست های بلند مدتی هستند و شکستن چرخه رکود تورمی، تنها در صورت متعهد بودن به این سیاست ها و عدم تغییر آنها در بلند مدت ممکن خواهد بود.

دوره های رونق و رکود بورس

در بازارهای سهام، چرخه رونق معمولا با بازارهای صعودی و دوره رکود با بازارهای نزولی همراه است. در دوره رونق بورس، سهام محبوب می شوند و شدیدا سود می دهند که منجر به بالا رفتن بازدهی کل بازار سهام می شود.

یکی از مهمترین مثال های دوره رونق بورس که منجر به ایجاد حباب شد دوره رونق تکنولوژی های اینترنت یا “حباب دات-کام” در دهه 1990 میلادی است که منجر به رکود در سال 2001 میلادی شد. مثال مهم دیگر رونق قیمت مسکن در سال 2000 است که به حباب املاک و مستغلات تبدیل و منجر به رکود بزرگ سال 2008/2009 شد.

چرخه رونق و رکود مسکن

بازار مسکن به دلیل تاخیر زمانی در ساخت و ساز، مشکل در فروش سریع دارایی پایه و فقدان مشتقات موثر برای حباب های تجاری، مستعد رفتارهای دوره ای است. لذا در سراسر جهان به کرات شاهد دوره های رونق و رکود مسکن بوده ایم و احتمالا در آینده نیز وضع به همین منوال ادامه خواهد داشت.
در بازار مسکن یکی ازمهمترین دلایل سقوط قیمت و رکود، افزایش نرخ بهره بانکی ست، آنجا که به دلیل افزایش هزینه وام، وام گیرندگان بسیاری مجبور به فروش املاک خود می شوند و این امر منجر به سقوط بازار خواهد شد.

از معروفترین دوره های رونق و رکود بازار مسکن می توان به چهارشنبه سیاه سال 1992 در بریتانیا و بحران مالی جهانی در سال 2007 که با شکستن حباب بازار مسکن در ایالات متحده آغاز شد اشاره کرد.

سرمایه گذاران می توانند با دانستن مراحل چرخه رونق و رکود و تفسیر درست آنها، تصمیم گیری های بهتری در بازار مسکن داشته باشند.

نتیجه گیری

دوره های رونق و رکود از مشخصه های اصلی اقتصاد سرمایه داری هستند که در قرن نوزدهم توسط کارل مارکس پیش بینی شدند.
با شروع دوره رونق، شاخص های مثبت اقتصادی صعودی می شوند، تولید و خرید رونق می گیرد و آمار اشتغال بالا می رود. با شروع دوره رکود که لاجرم در پی دوره رونق خواهد آمد، شاخص های مثبت اقتصادی نزولی می شوند و نرخ بیکاری و عرضه و تقاضا کاهش می یابد تا به کسادی و نقطه بحران برسیم. در ادامه روند، بازیابی شروع شده و رونق مجددا به اقتصاد برخواهد گشت.

امروزه بسیاری از کشورهای توسعه یافته، کاهش چرخه های تجاری را به عنوان بخشی از مسئولیت دولت و تحت عنوان سیاست تثبیت در نظر می گیرند.

خروج از نسخه موبایل